در حالی که درونگراها یک سوم تا نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می دهند. اما اغلب به نظر می رسد که دیگران آنها را درک نمی کنند. در این مقاله در مورد باورهای غلط و سوء تفاهمات در مورد افراد درونگرا صحبت می کنیم. بنابراین اگر درون گرا هستید یا درون گراهایی در اطراف شما وجود دارند، این مقاله برای شما مفید خواهد بود.
درونگراها بیشتر از اینکه حرف بزنند گوش می دهند. آنها خجالتی نیستند.
مردم گاهی فکر می کنند که فقط به این دلیل که کسی ساکت است، به این معنی است که خجالتی است. درک این نکته مهم است که بین درونگرایی، کمرویی و اضطراب اجتماعی تفاوت زیادی وجود دارد. درونگراها لزوما از صحبت کردن با دیگران نمی ترسند. اما افراد درونگرا می توانند مانند دیگران از اضطراب اجتماعی یا کمرویی رنج ببرند.
درونگراها محتاط ترند و دوست دارند قبل از درگیر شدن در مکالمات طولانی، دیگران را بهتر بشناسند. آنها همچنین ترجیح می دهند قبل از صحبت فکر کنند. آنها معمولاً دوست ندارند با هم چت کنند یا با هم احوالپرسی کنند. بنابراین دفعه بعد که متوجه یک فرد ساکت در یک گروه شدید، احتمال درونگرا بودن آنها را در نظر بگیرید. این نیست که از دیگران و صحبت کردن با آنها می ترسد.
اینکه گاهی دوست دارند از جمع دور باشند، به دلیل افسردگی یا بی ادبی نیست.
هنگامی که یک درونگرا احساس می کند از معاشرت غرق شده است، اغلب برای تجدید قوا به تنهایی نیاز دارد. متأسفانه، افراد گاهی اوقات این تمایل به تنهایی را به عنوان یک احساس منفی، مانند عصبانیت، افسردگی، عبوس یا مضطرب بودن، به اشتباه تعبیر می کنند.
اگر درونگرا هستید، ممکن است به یاد بیاورید که یکی از والدین یا بزرگسالان دیگر به شما گفته است «از اتاقت بیرون برو و اینقدر غمگین نباش» در حالی که در واقع فقط سعی میکردی کمی آرام شوی.
درونگراها ممکن است از این که ببینند دیگران نیاز آنها به تنهایی را بی ادبانه تعبیر می کنند شگفت زده شوند.
در مهمانی ها، آنها هم مثل شما سرگرم می شوند. فقط به روشی متفاوت
درونگراها اهل حزب نیستند. شاید در اجتماعات پر سر و صدا ساکت باشند. اما این بدان معنا نیست که آنها سرگرمی ندارند.
در بسیاری از موارد، افراد درونگرا به نشستن و تماشای تمام مناظر، صداها و گفتگوهای جالب راضی هستند. آنها کنجکاو هستند و می خواهند در مورد جهان و افراد اطراف خود اطلاعات بیشتری کسب کنند. شاید افراد برونگرا این کار را با شروع گفتگو و پرسیدن سوال انجام دهند. اما درونگراها بیشتر گوش می دهند و بیشتر فکر می کنند.
قبل از اینکه درونگراها را بی ادب خطاب کنید. به راحتی آنها فکر کنید.
افراد درونگرا هنگام ملاقات ساکت و محتاط هستند و به سختی می توان به آنچه فکر می کنند، اشاره کرد، که می تواند آنها را برای دیگران بی ادب جلوه دهد.
قبل از اینکه این رفتار را در نگاه اول به بی ادبی تعبیر کنید، شخصیت و روابط بین فردی او را در نظر بگیرید. درک این نکته مهم است که یک درونگرا قبل از اینکه احساس راحتی کند و تمایل به صحبت کردن داشته باشد، ممکن است نیاز داشته باشد شما را بهتر بشناسد.
تقریبا نیمی از جمعیت جهان درونگرا هستند و این عجیب نیست.
بر اساس برخی برآوردها، تقریباً نیمی از جمعیت افراد درونگرا در نظر گرفته می شوند. تنها بر اساس این اعداد، درونگرایی قطعا چیز عجیبی نیست. اما درونگراها گاهی اوقات به طور ناعادلانه در دسته عجیب و غریب قرار می گیرند.
درونگراها تمایل دارند به جای توجه بیش از حد به چیزهای محبوب یا مد روز، علایق خود را دنبال کنند.
افراد درونگرا نمی خواهند همیشه تنها باشند. به هر حال، وقت گذرانی با دوستان بسیار لذت بخش است.
در حالی که افراد درونگرا ممکن است هر روز نیاز به زمان تنهایی برای شارژ مجدد داشته باشند، مطمئناً به این معنی نیست که آنها می خواهند همیشه تنها باشند. آنها دوست دارند با افرادی که خوب می شناسند وقت بگذرانند.
اما حتی گذراندن وقت با دوستان نزدیک و عزیزان نیز می تواند خسته کننده باشد. درونگراها گاهی اوقات برای استراحت و بازیابی انرژی ای که صرف برقراری ارتباط می کنند به زمان آرامی نیاز دارند.
فقط به این دلیل که آنها در خانه تنها هستند به این معنی نیست که آگورافوبیا دارند.
فقط به این دلیل که افراد درونگرا ساکت هستند و دوست دارند تنها باشند به این معنی نیست که آگورافوبیا دارند و از مکان های عمومی می ترسند. مطمئناً برخی افراد هم درونگرا و هم آگورافوبیک هستند. اما یکی نشانه دیگری نیست.
احتیاط درونگراها به دلیل عزت نفس پایین نیست.
یکی دیگر از تصورات غلط رایج در مورد افراد درونگرا این است که آنها ساکت و محجوب هستند. چون اعتماد به نفس پایینی دارند. این برای کودکان بسیار مشکل ساز است زیرا بزرگسالان اصرار دارند که کودکی اجتماعی داشته باشند.
تصور نکنید که افراد درونگرا فاقد اعتماد به نفس یا احترام به خود هستند. با این حال، کودکانی که بازخورد دائمی از بزرگسالان و همسالان دریافت میکنند مبنی بر اینکه مشکلی در شخصیت آنها وجود دارد، ممکن است به خود شک کنند.
درونگراها از مردم متنفر نیستند. تا زمانی که دلیلی برای حرف زدن نبینند حرف نمی زنند.
در واقع، درونگراها تمایل زیادی به مردم داری دارند. آنها فقط از صحبت کردن و معاشرت زیاد احساس خستگی می کنند. کم حرفی چیزی است که بیشتر درونگراها را گیج می کند. چیزی که آنها نیاز دارند دلیلی برای صحبت کردن است.
بنابراین برای شروع گفتگو با یک درونگرا چه کاری می توانید انجام دهید؟ سعی کنید یک مکالمه جالب در مورد چیزی که یک درونگرا را مورد علاقه خود قرار می دهد شروع کنید، ممکن است متوجه شوید که او می تواند پرحرف ترین فرد در بین شما باشد.
درونگرایی شکل یا بیماری نیست که نیاز به درمان یا برونگرایی داشته باشد.
درونگرایی اغلب به عنوان چیزی که باید بر آن غلبه کرد تلقی می شود. بسیاری از درونگراها گزارش می دهند که معلمان و سایر بزرگسالان آنها را وادار به موقعیت هایی می کنند که باعث ناراحتی آنها می شود. مثلا:
- تبدیل یک دانش آموز ساکت به یک رهبر گروه.
- سپردن نقش اصلی در کلاس به یک کودک درونگرا
- برای انجام کارهای گروهی، بچههای ساکت را با بچههای صمیمی در کلاس جفت کنید.
اما درونگرایی چیزی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. کمرویی شدید و اضطراب اجتماعی مشکلاتی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند، به خصوص اگر باعث ناراحتی یا اختلال قابل توجه در زندگی روزمره شوند.
ساکت بودن مساوی با خجالتی بودن نیست. لازم نیست درونگراها برونگرا شوند.
11. گفتن “تو خیلی ساکت هستی” به یک درونگرا احساس خوبی در آنها ایجاد نمی کند.
درونگراها تنها تیپ های شخصیتی نیستند که گاهی اوقات مورد سوء تفاهم قرار می گیرند. برونگراها اغلب به پرحرفی متهم می شوند.
برای یک درونگرا مدام به او می گویند: تو ساکتی. این بسیار شبیه این است که به یک برون گرا بگویید: شما هرگز ساکت نخواهید بود و هر دو تیپ شخصیتی باید برای درک افرادی که با آنها متفاوت هستند کار کنند.
در مورد درونگراها