زنان تأثیرگذار در روانشناسی

زنان تأثیرگذار در روانشناسی

مقاله چه قدر برای شما مفید بود؟

روانشناسی مدتهاست که خود را مرهون تلاشهای افرادی مانند زیگموند فروید، اسکینر، جان واتسون و دیگر متفکران می دانسته و بارها این را بیان کرده است. در این میان متاسفانه نقش مهم روانشناسان زن مغفول مانده است. این در حالی است که زنان زیادی بودند که سهم مهمی در توسعه این علم داشتند و به شکل گیری رشته روانشناسی کمک کردند.

جایگاه زن در روانشناسی

اگر تاریخ شکل گیری علم روانشناسی را مطالعه کنید، احتمالاً این سوال برای شما پیش خواهد آمد که آیا همه روانشناسان اولیه و تأثیرگذار مرد بودند؟ تعداد زیاد متفکران مرد در فهرست پیشگامان مهم روانشناسی اولیه قطعاً این را نشان می دهد. واقعیت این است که زنان از ابتدای پیدایش روانشناسی درگیر آن بوده اند. برآوردها نشان می دهد که در اوایل دهه 1900، تقریباً 12 درصد از روانشناسان در ایالات متحده زن بودند.

با این حال، بسیاری از این زنان پیشگام در روانشناسی با تبعیض، موانع و سختی های قابل توجهی مواجه بودند. بسیاری از آنها اجازه نداشتند با مردان درس بخوانند، از مدرک تحصیلی که به سختی به دست آورده بودند محروم شدند، یا در تصدی پست های مهم دانشگاهی که به آنها امکان تحقیق و انتشار را می داد، مشکل داشتند.

بنابراین، زنانی که در این مسیر دشوار برای پیشرفت روانشناسی استقامت دارند، شایسته تقدیر و پیشگامی و تلاش هستند. اسامی ذکر شده در این مقاله تنها تعدادی از زنانی است که در رشد و توسعه روانشناسی نقش داشته اند.

آنا فروید

وقتی فروید را می شنوید، زیگموند فروید احتمالاً اولین کسی است که به ذهن می رسد. با این حال، آنا فروید، دختر زیگموند فروید مشهور، در نوع خود یک روانشناس مشهور و تأثیرگذار بود. آنا فروید نه تنها ایده های پدرش را گسترش داد، بلکه به توسعه روان درمانی کودک کمک کرد و الهام بخش متفکران دیگری مانند اریک اریکسون شد. از دستاوردهای وی می توان به معرفی مفهوم مکانیسم های دفاعی و گسترش علاقه به حوزه روانشناسی کودک اشاره کرد.

مری ویتون کالکینز

او در هاروارد تحصیل کرد، اگرچه پذیرش رسمی او هرگز تایید نشد. او نزد برخی از برجسته ترین متفکران آن زمان از جمله ویلیام جیمز و هوگو مونستربرگ تحصیل کرد و تمامی الزامات و پیش نیازهای دکترا را تکمیل کرد. با این حال، هاروارد از اعطای مدرک به او خودداری کرد زیرا او یک زن بود.

با این وجود، کالکینز اولین رئیس زن انجمن روانشناسی آمریکا شد. او در طول زندگی حرفه‌ای خود بیش از صد مقاله درباره موضوعات روان‌شناختی نوشت، تکنیک جفت‌های انجمنی را اختراع کرد و به‌خاطر کارش بر روی نظریه روان‌شناسی (خود) شهرت داشت. اگرچه هاروارد از اعطای مدرک به او خودداری کرد، اما این مانع از آن نشد که کالکینز روانشناس شود.

مری اینسورث

مری آینزورث یکی از مهمترین روانشناسان در زمینه روانشناسی رشد بود. تحقیقات او اهمیت دلبستگی سالم را در دوران کودکی نشان داد و او پیشگام استفاده از تکنیکی به نام ارزیابی «موقعیت ناآشنا» بود.

آینزورث در مطالعه خود در مورد دلبستگی و تعامل مادر و کودک، مادر و کودک را در اتاقی ناآشنا قرار می دهد. سپس محققان واکنش های کودک را در موقعیت های مختلف از جمله ورود غریبه به اتاق، تنها ماندن با غریبه و بازگشت مادر به اتاق مشاهده کردند. کار پیشگامانه Ainsworth تأثیر عمده ای بر درک ما از سبک های دلبستگی و تأثیر این سبک ها بر رفتار ما در آینده داشته است.

لتا استتر هالینگورث

لتا استتر هالینگ‌ورث پیشگام در روان‌شناسی در ایالات متحده بود که با ادوارد ثورندایک کار می‌کرد و به دلیل تحقیقاتش در مورد هوش و کودکان با استعداد به شهرت رسید.

یکی دیگر از کارهای مهم او، تحقیقات او در زمینه روانشناسی زنان است. در آن زمان اعتقاد بر این بود که زنان از نظر عقلی پایین تر از مردان هستند و در دوران قاعدگی به آنها احترام زیادی نمی گذاشتند. هالینگ ورث این فرضیات را به چالش کشید و تحقیقات او نشان داد که زنان به اندازه مردان باهوش و توانا هستند و ربطی به روزهای ماه ندارد.

وقتی موانع تحقیق او در مورد تبعیض جنسیتی و عمر کوتاه او را در نظر بگیریم، عظمت دستاوردهای او آشکارتر می شود.

کارن هورن

کارن هورنای یک روانشناس مشهور نئو فرویدی بود که به خاطر نظریه هایش در مورد روانشناسی زنان شهرت داشت. در حالی که فروید پیشنهاد کرد که زنان به آلت مردانه حسادت می کنند، هورنای با ارائه نظریه «حسادت مردان به رحم زنان» پاسخ داد و اظهار داشت که اعمال مردان به دلیل نیاز به جبران این واقعیت است که آنها نمی توانند بچه دار شوند. هورنای معتقد بود که تمام رفتارهای مردان با هدف سرکوب زنان، جلوگیری از پیشرفت و تبعیض جنسیتی ناشی از همین حسادت رحم است.

رد صریح عقاید فروید، جامعه علمی را به توجه بیشتر به روانشناسی زنان سوق داد. نظریه او در مورد نیازهای روان رنجور و اعتقاد او به اینکه افراد می توانند نقش مهمی در سلامت روان خود ایفا کنند از دیگر کمک ها به حوزه روانشناسی است.

ملانی کلاین

بازی درمانی تکنیک محبوبی است که به کودکان کمک می کند احساسات و تجربیات خود را به روشی طبیعی و مفید بیان کنند. ملانی کلاین، روانکاو، در توسعه این تکنیک که امروزه به طور گسترده استفاده می شود، کمک کرد. او در حین کار با کودکان متوجه شد که آنها اغلب از بازی به عنوان یکی از وسایل ارتباطی اصلی استفاده می کنند.

از آنجایی که کودکان خردسال قادر به اجرای برخی از تکنیک های معمول فرویدی مانند تداعی آزاد نیستند، کلاین از بازی درمانی به عنوان راهی برای کشف احساسات، اضطراب ها و تجربیات ناخودآگاه کودکان استفاده می کند. تحقیقات کلاین منجر به اختلاف نظر عمده با آنا فروید شد که معتقد بود کودکان کوچکتر را نمی توان روانکاوی کرد. برعکس، کلاین معتقد است که روانکاوی رفتار کودک در حین بازی به درمانگر اجازه می دهد تا تأثیر اضطراب های مختلف را بر رشد خود و سوپرایگو بررسی کند. امروزه از روانکاوی بالینی به عنوان یکی از مکاتب فکری اصلی در حوزه روانکاوی یاد می شود.

مامی فیپس کلارک

حتی اگر در کتاب ها با نام او برخورد کرده باشید، فقط یک ذکر گذرا است. این مایه تاسف است زیرا او کمک زیادی به پیشرفت علم روانشناسی کرد، از جمله توسعه آزمون عروسک کلارک، تحقیقات او در مورد نژاد، و نقش او در پرونده معروف براون علیه هیئت آموزش در سال 1954.

کلارک اولین زن سیاه پوستی بود که از دانشگاه کلمبیا مدرک گرفت. با وجود تعصب قابل توجه به دلیل نژاد و جنسیت، کلارک به یک روانشناس تأثیرگذار تبدیل شد و تحقیقات او در مورد هویت نژادی و عزت نفس راه را برای تحقیقات آینده در مورد عزت نفس در میان اقلیت ها هموار کرد.

کریستین لاد فرانکلین

نقش کریستین لاد فرانکلین به عنوان یک زن پیشرو در روانشناسی از سنین پایین آغاز شد، زیرا هم مادر و هم عمه او از مدافعان سرسخت حقوق زنان بودند. این تأثیر اولیه نه تنها دلیل موفقیت او در برابر همه مخالفت ها بود، بلکه الهام بخش کارهای بعدی او در دفاع از حقوق زنان در دانشگاه نیز بود.

لاد فرانکلین علایق مختلفی از جمله روانشناسی، منطق، ریاضیات، فیزیک و نجوم داشت. او یکی از روانشناسان برجسته آن سال ها به نام ادوارد تیچنر را به دلیل مخالفتش با حضور زنان در گروه تحقیقاتی به چالش کشید و نظریه ای تاثیرگذار در زمینه بینایی رنگ ارائه کرد.

لاد فرانکلین در دانشگاه جان هاپکینز تحصیل کرد و پایان نامه ای با عنوان جبر منطق نوشت. با این حال، در آن زمان، دانشکده به زنان اجازه دریافت دکترا را نمی داد. او مدتی را در آلمان گذراند و با هرمان فون هلمهولتز و آرتور کونیگ به مطالعه بینایی رنگ پرداخت. در نهایت، او نظریه هلمهولتز در مورد بینایی رنگ را رد کرد و آن را با نظریه خود جایگزین کرد. سرانجام، در سال 1926، تقریباً 44 سال پس از اتمام پایان نامه، دانشگاه جانز هاپکینز دکترای قانونی خود را به او اعطا کرد. امروزه، او را به خاطر تحقیقاتش در روانشناسی و تأثیرش به عنوان یک زن پیشرو در زمینه ای که زمانی تحت سلطه مردان بود، به یاد می آورند.

مارگارت فلوی واشبرن

او اولین زنی است که دکترای روانشناسی گرفت. او تحصیلات تکمیلی خود را زیر نظر ادوارد تیچنر گذراند و اولین دانشجوی کارشناسی ارشد او بود. مانند بسیاری از زنان این لیست، او کار خود را در روانشناسی در زمانی آغاز کرد که زنان اغلب بر اساس جنسیتشان از تحصیل در دانشگاه محروم می شدند. با این وجود، او به یک محقق، نویسنده و مدرس محترم تبدیل شد. علایق اصلی تحقیقاتی او در شناخت حیوانات و فرآیندهای فیزیولوژیکی پایه بوده است. واشبرن تأثیر قابل توجهی در زمینه روانشناسی تطبیقی ​​داشت و نظریه حرکتی شناخت را مطرح کرد که نشان می داد حرکات بدن بر تفکر تأثیر می گذارد.

النور مک کوب

نام Eleanor McCobe احتمالا برای هر کسی که تا به حال در زمینه روانشناسی رشد تحصیل کرده است آشنا است. تحقیقات پیشگام او در روانشناسی تفاوت های جنسی، نقش مهمی در درک کنونی ما از جامعه پذیری، تأثیرات بیولوژیکی بر تفاوت های جنسی، و نقش های جنسیتی ایفا کرده است.

او اولین زنی بود که ریاست دپارتمان روانشناسی استنفورد را بر عهده گرفت و به قول خودش اولین زنی بود که با کت و شلوار در استنفورد سخنرانی کرد. او همچنین به عنوان استاد ممتاز در استنفورد خدمت کرد و جوایز متعددی را برای تحقیقات خود دریافت کرد. جایزه کتاب مک کوب به افتخار او نامگذاری شده است.

مشخصات دادستان

اگر فکر می کنید زنان تأثیرگذار در روانشناسی به این فهرست و البته فقط زنان خارجی محدود می شوند، در اشتباهید. در میان زنان تاثیرگذار نام یک روانشناس زن ایرانی نیز می درخشد. پریرخ دادستان یکی از بنیانگذاران روانشناسی نوین در ایران است و به عنوان مادر روانشناسی در ایران شناخته می شود. حوزه تحقیقاتی او روانشناسی رشد و روانشناسی بالینی است و تحصیلات خود را در این زمینه زیر نظر ژان پیاژه به پایان رساند.

دادستان در سال 1312 در تهران متولد شد و در 16 سالگی با بورسیه دانشجویی به ژنو رفت. او در طول تحصیل، ارزش خود را به قدری ثابت کرد که توانست ژان پیاژه را متقاعد کند که راهنمایی او را برای پایان نامه دکترا بپذیرد. این همکاری و اطمینان پیاژه به دکتر دوسادستان چنان بود که مسئولیت مدیریت مرکز دانش نیویورک به او پیشنهاد شد. اما دکتر دوسادستان پس از اخذ مدرک دکترا خدمت به کشور را ترجیح داد و به وطن بازگشت. دکتر دادستان دارای تالیفات بین المللی فراوانی در زمینه تبیین رشد روانشناسی آسیب شناسی بوده و خدمات شایانی به پیشرفت روانشناسی در کشور داشته است. وی در سال ۱۳۸۸ بر اثر سرطان در تهران درگذشت.

همانطور که می بینید، بسیاری از زنان سهم مهمی در شکل گیری و توسعه اولیه روانشناسی به عنوان یک علم داشتند. در حالی که زمانی حضور زنان در روانشناسی در اقلیت بود، امروزه این نسبت به شدت تغییر کرده است. طبق گزارشی در سال 2017، زنان بیش از نیمی از اعضای انجمن روانشناسی آمریکا را تشکیل می دهند و 75 درصد دانشجویان روانشناسی را زنان تشکیل می دهند. امیدواریم راه منتهی به سلامت جسم و روان انسان هموار شود.

منبع

مترجم: سعیده بریانیان

تاثیر آلودگی هوا بر سلامت روان


در خانه » عمومی » تاثیر آلودگی هوا بر سلامت روان


ابرهای خاکستری بر فراز شهرها فقط چیزی در دوردست نیستند، بلکه مستقیماً بر آگاهی ما تأثیر می گذارند. تا به حال
تحقیقات زیادی در مورد اثرات آلودگی هوا بر بیماری های قلبی عروقی و تنفسی انجام شده و نتایج آن منتشر شده است.
بانک جهانی تخمین زده است که آلودگی هوا سالانه 5 تریلیون دلار برای اقتصاد جهانی هزینه دارد، اما این تنها شامل این موارد می شود
این به قلب و ریه ها آسیب می رساند. تأثیر آلودگی هوا بر سلامت روان به خوبی بررسی نشده است
F. شواهد اکنون نشان می دهد که سطوح بالای آلاینده های هوا برای مغز ما مضر است.

خسارات ناشی از آلودگی هوا

در دهه گذشته، محققان دریافته اند که آلودگی هوا می تواند توانایی شناختی را در کودکان و کاهش شناختی را در بزرگسالان مختل کند.
باعث تسریع و ایجاد بیماری هایی مانند افسردگی می شود.

قلبی عروقی

بیشتر تحقیقات در مورد آلودگی هوا بر روی نوعی از آلاینده به نام ذرات معلق تولید شده توسط نیروگاه ها متمرکز شده است.
کارخانه ها ماشین و کامیون تولید می کنند. به دلیل اثرات شناخته شده قلبی عروقی، ذرات معلق یکی از شش مورد است
این آلاینده اصلی است که آژانس حفاظت از محیط زیست (EPA) استانداردهای کیفیت هوا را برای آن تعیین می کند.

سیستم شناختی

اکنون به نظر می رسد که اثرات مضر ذرات معلق فراتر از آسیب عروقی است. تحقیقات نشان می دهد که زنان مسن
افرادی که در معرض سطوح بالایی از آلاینده ها بودند، نسبت به سایر زنان هم سن، کاهش شناختی بیشتری نشان دادند.
آنها تجربه می کنند.

سیستم دفاعی

مطالعات روی حیوانات و بدن انسان نشان می دهد که ذرات کوچکتر به راحتی می توانند به سیستم دفاعی بدن نفوذ کنند.
این ذرات می توانند از ریه ها وارد خون شوند و در برخی موارد از آکسون عصب بویایی به سمت مغز حرکت کنند.

سلامت کودکان

تحقیقات اثرات آلودگی هوا بر توانایی های شناختی کودکان را بررسی می کند. در یکی از این مطالعات،
بیش از 200 کودک بوستون از بدو تولد تا میانگین سنی 10 سال مورد مطالعه قرار گرفتند. آنها این احتمال را کشف کردند
بروز مشکلات توجه و علائم اضطراب و افسردگی در کودکانی که بیشتر در معرض آلاینده‌ها هستند.
آنها به عنوان هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای طبقه بندی می شوند.

سلامت روان

مطالعات اخیر افزایش آلودگی هوا را با افزایش خودکشی مرتبط دانسته و نشان می دهد که بزرگ شدن در مناطق آلوده خطر ابتلا به اختلالات روانی را افزایش می دهد. مطالعات کمی ارتباط بین افسردگی و آلودگی هوا را بررسی کرده اند. مطالعه ای که توسط محققان پرتغالی انجام شد، رابطه بین سلامت روان و زندگی در مناطق صنعتی را بررسی کرد. آنها دریافتند افرادی که در مناطقی با سطوح بالاتر آلودگی هوا زندگی می کنند، در آزمون های اضطراب و افسردگی نمره بالاتری کسب کردند (مجله روانشناسی محیطی، 2011).

عصب شناسی

تصویربرداری رزونانس مغناطیسی نشان داد که کودکان در معرض آلودگی های شهری مانند
آنها به طور قابل توجهی بیشتر در معرض التهاب مغز و بافت آسیب دیده در قشر پیشانی قرار دارند. نتایج نشان می دهد که التهاب
عصب سد خونی مغزی را مختل می کند و یک عامل کلیدی در بسیاری از بیماری های سیستم عصبی مرکزی است.
بیماری آلزایمر و بیماری پارکینسون. با این حال، این فقط مربوط به سن این کودکان نیست. اما آنها در داخل
آزمون های حافظه، شناخت و هوش نیز امتیاز کمتری کسب کردند.

تغییرات در مغز

واضح است که آلودگی هوا بر مغز تأثیر می گذارد، اما بسیاری از سؤالات بی پاسخ مانده اند. در یکی از مطالعات انجام شده
این موش ها در دانشگاه ایالتی اوهایو، پنج بار در هفته و هشت ساعت در روز در معرض سطوح بالای آلودگی قرار گرفتند.
آنها ذرات ریز را در هوا قرار می دهند تا شرایط زندگی یک فرد در مرکز شهر را شبیه سازی کنند. پس از 10 ماه، نتایج این را نشان داد
موش هایی که در معرض هوای آلوده قرار گرفتند برای یادگیری یک کار دشوار زمان بیشتری طول کشید
موش هایی که آلودگی را استنشاق نکردند اشتباهات بیشتری مرتکب شدند.

این مطالعه همچنین نشان داد که موش‌هایی که در معرض این آلاینده قرار گرفتند، علائم افسردگی جوندگان را نشان دادند. این
موش‌ها علائمی شبیه افسردگی نشان دادند، بنابراین در آزمایش شنای اجباری، این موش‌ها زودتر از بقیه عمل کردند.
آنها شنا را متوقف می کنند و آب شیرین می نوشند که معمولاً دوست دارند. هر دو رفتار
با داروهای ضد افسردگی قابل اصلاح است.


نتایج این مطالعه نشان می دهد که مغز موش هایی که در معرض هوای کثیف قرار گرفته اند متفاوت است. سطح سیتوکین
(مولکول های سیگنالی که پاسخ التهابی بدن را تنظیم می کنند.) در مغز این موش ها بیشتر بود. این یافته اصلا
این تعجب آور نبود، زیرا مطالعات قبلی در مورد اثرات قلبی عروقی آلودگی هوا التهاب سیستمیک گسترده در موش ها را نشان داده است.
این نشان می داد که آنها در معرض آلودگی قرار دارند.
همچنین تغییرات فیزیکی در نورون‌های هیپوکامپ موش‌ها یافت شد، ناحیه‌ای که نقش مهمی در حافظه فضایی بازی می‌کند.
بلند شد این موش‌ها خارهای کمتری در نوک نورون‌های آن ناحیه از مغز داشتند. بنابراین پیچیدگی دندریتی کمتری دارند و
این معمولا با حافظه ضعیف تر همراه است.

تا به امروز، سازمان های بین المللی محیط زیست، تحقیقات روانشناختی را در ارزیابی استانداردهای خود گنجانده اند
با این حال، شواهد کلی تحقیق نشان می دهد که چنین تغییری در رویکردها و استانداردها ضروری است
و. خبر خوب این است که تأثیرات ذهنی و شناختی آلودگی هوا بالاخره مورد توجه جامعه پژوهشی سلامت روان قرار گرفته است.
و تلاش های زیادی برای وادار کردن دولت ها به رعایت استانداردهای زیست محیطی صورت می گیرد. تا به امروز
استفاده از ماسک های مخصوص و نصب سیستم های فیلترینگ مخصوص مطابق با سازمان های مسئول را فراموش نکنید
از خانه ها و ادارات خود محافظت کنید یا به شهرهایی که آلودگی هوای کمتری دارند نقل مکان کنید.
منبع

مترجم: سعیده بریانیان

پنج نکته برای حفظ سرعت در طول سال تحصیلی – روانشناسی در دانشگاه ناتینگهام ترنت

مقدمه

به ترم دوم خوش آمدید. امیدوارم در تعطیلات زمستانی استراحت خوبی داشته باشید و سرحال و سرحال باشید و آماده شروع دوباره مطالعه باشید. اگر احساس شادابی می کنید، به این دلیل است که یک وقفه قابل توجه از کار به شما امکان می دهد ریکاوری و تجدید قوا کنید. به عنوان مثال، دی بلوم و همکارانش دریافتند که تعطیلات تأثیر قابل توجهی بر کاهش خستگی ناشی از کار دارد و مزایای استراحت را نشان می دهد. با این حال، آنها همچنین نشان داده اند که عمر کوتاهی دارند، بنابراین بهبودی روزانه ممکن است راه بهتری برای مدیریت خستگی ناشی از کار شما باشد. به همین دلیل است که در زیر پنج نکته را بر اساس تجربه بازیابی Sonnentag و Fritz (2007) به اشتراک می‌گذارم تا به شما کمک کند تا بازیابی یادگیری خود را بهبود ببخشید، که همچنین می‌تواند تأثیر مثبتی بر بهره‌وری و رفاه شما داشته باشد.

1. زمان از کار افتادگی خود را کنترل کنید

اول از همه، مهم است که زمان غیر کاری خود را کنترل کنید. این می تواند از نظر برنامه ریزی برای استراحت در برنامه مطالعه شما باشد، یا می تواند از نظر نحوه گذراندن زمان غیر کاری خود باشد. هر چه بیشتر احساس کنترل داشته باشید، انرژی کمتری را صرف ایجاد تعادل در تمام نقش های خود (مانند کار، مطالعه، مراقبت، اجتماعی و غیره) خواهید کرد. این به شما کمک می کند تا تجربه بهبودی مثبت تری داشته باشید، اما همچنین می تواند شما را کارآمدتر کند زیرا انرژی بیشتری برای تکمیل وظایف خود خواهید داشت.

2. کاری را انجام دهید که ذهن یا مهارت های شما را توسعه دهد

Sonnentag و Fritz (2007) به فعالیت های خارج از کار که ذهن و مهارت های شما را توسعه می دهند به عنوان تسلط اشاره می کنند. این در مورد تکمیل وظایفی است که شامل تمرکز است، اما همچنین به شما امکان پیشرفت می دهد. این می تواند چیزی شبیه (اما نه محدود به) یادگیری یک زبان جدید، نواختن یک ساز، رقابت در یک ورزش یا بافتنی باشد. این فعالیت‌ها به ایجاد منابع شما مانند خودکارآمدی کمک می‌کنند، اما از منابع شناختی متفاوتی نسبت به آنچه در محل کار استفاده می‌شوند، استفاده می‌کنند و به شما امکان می‌دهند بهبود پیدا کنید. هرچه این فعالیت با کار/تحصیل شما متفاوت تر باشد، بهتر است. به یاد داشته باشید، این می تواند هر چیزی باشد تا زمانی که به شما نیاز دارد تا برای تکمیل آن کار تمرکز کنید، و همچنین به شما امکان می دهد توانایی خود را برای تکمیل آن کار توسعه و اصلاح کنید.

3. کاری جذاب انجام دهید

مهم است که به وظایف کاری خارج از ساعات کاری فکر نکنید، که به شما امکان می دهد از نظر روانی از مطالعه و کار جدا شوید. این ممکن است شامل درگیر شدن در فعالیتی باشد که توجه شما را به خود جلب می کند و جایی برای فکر کردن در مورد کار یا تحصیلتان باقی نمی گذارد. این بدان معنی است که شما از منابع مختلفی استفاده می کنید و به منابع کاری و تحصیلی خود اجازه می دهید دوباره پر شوند. برخلاف تسلط، این نیازی به توسعه یا پیشرفت ندارد، به عنوان مثال، یک فیلم یا کتاب جذاب به شما کمک می کند تا خود را از کار خود جدا کنید و دیگر به آن فکر نکنید. به این فکر کنید که چه چیزی علاقه شما را جلب می کند و توجه شما را به خود جلب می کند تا افکار شما را در مورد کار مسدود کند. ممکن است برخی از شما برای جلوگیری از کار سخت‌تر از دیگران کار کنید. این خوب است زیرا هر کس متفاوت است. فقط سعی کنید استراتژی مناسب خود را پیدا کنید.

4. از نظر فیزیکی کار خود را کنار بگذارید

در یک دنیای ایده آل، فضایی خواهید داشت که می توانید در آن کار کنید که از نظر فیزیکی جدا از جایی است که زمان غیر کاری خود را سپری می کنید. به عنوان مثال می توان یک فضای اداری، کار در کتابخانه، یا حتی در اتاقی متفاوت از جایی که زمان غیر کاری خود را سپری می کنید، باشد. در صورت امکان، از کار کردن در اتاق خواب خود اجتناب کنید زیرا این کار باعث به اشتراک گذاشتن فضای کار و فضای بازیابی شما می شود. بهرحال همیشه این امکان پذیر نیست. بهترین کار بعدی این است که به صورت فیزیکی کار خود را کنار بگذارید، مثلاً لپ تاپ خود را بسته بندی کنید یا میز خود را بپوشانید تا هیچ نشانه بصری برای کار نداشته باشید. این به شما این امکان را می دهد که از نظر فیزیکی از کار خود جدا شوید که به نوبه خود جدایی روانی شما را از کارتان حفظ می کند. از نظر فنی، این باید نکته 3.b باشد)، زیرا اشکال روانی و فیزیکی همان مفهوم جداشدگی هستند.

5. کاری را انجام دهید که از آن لذت می برید

یک عبارت رایج وجود دارد که نشان می دهد انجام کاری متفاوت به خوبی بهبودی است (تنوع به خوبی استراحت است). با این حال، در حالی که عنصری از حقیقت در آن وجود دارد، این کاملاً صادق نیست. Sonnentag و Fritz (2007) بر اهمیت لذت هنگام درگیر شدن در فعالیت های غیر کاری تأکید می کنند. همانطور که نکات بالا را در نظر می گیرید، از خود بپرسید “آیا از این زمان لذت خواهم برد؟” تا به شما در برنامه ریزی فعالیت های بهبودی کمک کند. اگر از زمان دوری از کار لذت نمی برید، اگر به فکر بهبودی هستید، ممکن است بهترین راه برای صرف آن نباشد!

امتیاز: در طبیعت بیرون بروید

می دانم که پنج نکته را گفتم، پس این یکی را یک امتیاز در نظر بگیرید! درگیر شدن با طبیعت فواید بسیاری برای سلامتی و تندرستی شما از جمله بهبودی دارد. به عنوان مثال، اولریش (1984) دریافت که بیماران بیمارستانی که از طریق پنجره به باغ‌ها می‌نگرند، نسبت به بیمارانی که دید ندارند، سریع‌تر بهبود می‌یابند، و این مزایا به دلیل فرصت دیدن طبیعت بیرون است. نظریه های زیادی در مورد اینکه چرا افراد از تعامل با طبیعت سود می برند وجود دارد، اما مرتبط ترین آنها با این مقاله نظریه بازیابی توجه کاپلان و کاپلان (1989) است. آنها استدلال می کنند که شما هنگام کار از توجه مستقیم (یا داوطلبانه) استفاده می کنید (یعنی تمرکز خود را هدایت می کنید)، اما در طبیعت از توجه غیرفعال (یا غیر ارادی) خود برای گرفتن صحنه های طبیعی بدون جهت دادن بیش از حد تمرکز استفاده می کنید. از آنجایی که شما در درجه اول از توجه غیر ارادی خود استفاده می کنید، این به منابع توجه هدایت شده شما امکان می دهد دوباره پر شوند. صرف نظر از دلیل مفید بودن طبیعت، به طور گسترده پذیرفته شده است که درگیر شدن در طبیعت اثرات مثبت و ترمیمی دارد. رفتن به تماشای پرنده یا قدم زدن در پارک یا حتی نشستن در باغ همگی تأثیر مفیدی در بهبودی شما خواهند داشت.

نتیجه

همه ما ممکن است زمانی که احساس خستگی می کنیم و به استراحت نیاز داریم فکر کنیم “من به استراحت نیاز دارم”، اما همانطور که می بینید، بهبودی روزانه چیزی است که به شما در مدیریت خستگی ناشی از کار کمک می کند. زمان غیر کاری خود را کنترل کنید تا کاری را انجام دهید که از آن لذت می برید. هرچه جذاب‌تر باشد، بهتر به شما امکان می‌دهد تا خود را از تحصیل جدا کنید. افزودن فعالیتی که به شما در ایجاد خودکارآمدی و عزت نفس کمک می کند نیز مفید خواهد بود. اگر این یک گزینه نیست، یک فضای سبز کوچک پیدا کنید که بتوانید برای بهبودی خود کمی وقت بگذارید. شرکت در حداقل برخی از این فعالیت ها به شما کمک می کند تا این ترم و بقیه مطالعات خود را پشت سر بگذارید.

درباره نویسنده

دکتر ایان ویلسون، مدرس ارشد روانشناسی در روانشناسی NTU است. او در بورس تحصیلی تدریس و یادگیری در روانشناسی، با علایق ویژه در یادگیری قابلیت استخدام و ارزیابی های تأملی کتبی تخصص دارد. Iain در حال حاضر در طول سال تحصیلی 2022-23 در حال ارزیابی مدل جدیدی برای ارزیابی نگارش تأملی و همچنین توسعه منابع برای پشتیبانی از آموزش، یادگیری و ارزیابی تأمل است.


چگونه همدلی کنیم؟


در خانه » مهارتهای زندگی » چگونه همدلی کنیم؟


همدلی توانایی درک و به اشتراک گذاشتن احساسات یک فرد دیگر است، اما متأسفانه اغلب اشتباه درک می شود.
و به درستی استفاده نمی شود. این احساس برای ثبات روابط اجتماعی بسیار مهم است. در این مقاله معنی
ما این احساس و کاربردهای آن را در زندگی شخصی و حرفه ای بررسی می کنیم. با استفاده از این دانش می توانید پیشرفت کنید
با دیگران همدلی کنید و ارتباطات اجتماعی خود را تقویت کنید.

همدلی چیست؟

همدلی توانایی درک و به اشتراک گذاشتن احساسات دیگران است. بنابراین، تنها درک احساسات دیگران کافی نیست.
همچنین با تمایل به کمک به دیگران مرتبط است. این احساس اغلب به عنوان نشانه ای از مهربانی، شفقت و درک دیده می شود
و شامل درک عواطف و احساسات دیگران و پاسخ دادن به شیوه ای سازنده و حمایتی است که نشان دهنده مراقبت و توجه است.
با احترام رفتارکن. در عین حال، همدلی با همدردی، یعنی شفقت نسبت به دیگران متفاوت است و در عین حال به معنای قضاوت یا قضاوت است.
بدون انتقاد بلکه حس مهمی است که به ما امکان می دهد با دیگران ارتباط برقرار کنیم. توانایی درک احساسات
دیگری پیوندهای اجتماعی ما را تقویت می کند و می تواند به ما در عبور از شرایط سخت کمک کند. از این
همدلی یک مهارت ارزشمند است که ما باید آن را تمرین کنیم تا بتوانیم روابط بهتری با دیگران داشته باشیم و دنیا را تغییر دهیم
بهترش کنیم

انواع مختلف همدلی

همانطور که گفتیم، همدلی توانایی درک، شناسایی و پاسخگویی به احساسات دیگران است. این به معنای متاسف شدن برای کسی نیست.
بلکه باید بتوانید خودتان را جای او بگذارید و بفهمید که او چه احساسی دارد و چرا این احساس را دارد. این احساس سه نوع دارد
موارد اصلی وجود دارد: شناختی، عاطفی و دلسوز.

همدلی شناختی

گفته می شود که توانایی تشخیص احساسات و دیدگاه های دیگران بدون درگیر شدن عاطفی است. این نوع همدلی
اغلب در محیط های تجاری استفاده می شود که در آن فرد باید بتواند نیازهای مشتری را بدون سرمایه گذاری احساسی برآورده کند
یکی بفهمه

همدلی عاطفی

به آن توانایی درک یا احساس عواطف دیگران گفته می شود. این نوع همدلی به ما اجازه می دهد که دلسوز و فهمیده باشیم
به احساسات دیگران پاسخ دهید.

همدلی دلسوزانه

این ترکیبی از همدلی شناختی و عاطفی است. این توانایی به شما این امکان را می دهد که احساسات دیگران و آن را بشناسید
خودت احساسش کن بنابراین با دیگران در سطح عمیق تری ارتباط برقرار کنید و از آنها حمایت معناداری کنید
شما عمل کنید
اگرچه برای داشتن این احساس نیاز به تمرین است، اما اگر به آن دست یابید، تاثیر زیادی در تقویت ارتباطات اجتماعی شما خواهد داشت
و شبکه دوستی شما نقش مهمی در پیشرفت شما در موقعیت های شخصی و کاری دارد. نکته مهم این است
برای همدلی با دیگران، ابتدا باید از احساسات و واکنش های خود آگاه باشید. در اینجا چند نکته برای
همدلی در زندگی روزمره استفاده می شود.

راه درست همدردی

گوش کنید و مشاهده کنید

هنگام برقراری ارتباط با دیگران به نشانه های کلامی و غیرکلامی توجه کنید. زبان بدن سرنخ خوبی برای درک احساسات یک فرد است
F. این زبان به مردم اجازه می دهد پیام خود را بدون صحبت کردن منتقل کنند.

جای دیگری بودن

برای درک دیگران، خود را به جای آنها تصور کنید. این به شما کمک می کند تا دیدگاه آنها را بهتر درک کنید
و ارتباط بهتری با احساسات خود برقرار کنند.

پیشنهاد حمایت

سعی کنید تا حد امکان از افراد حمایت عاطفی و عملی داشته باشید. حتی حرکات کوچک مانند در آغوش گرفتن یا
یک کلمه محبت آمیز به آنها نشان می دهد که شما سلامت آنها را درک می کنید و به آنها اهمیت می دهید.

پرسیدن

سوال پرسیدن راهی عالی برای نشان دادن علاقه به احساسات و تجربیات دیگران است. این فرصت را برای آنها نیز فراهم کنید
این باعث می شود که آنها بیشتر در مورد احساس خود صحبت کنند و به شما ایده بهتری از دیدگاه آنها می دهد.

احساسات را تأیید کنید

حتی اگر با آنها موافق نیستید، وقتی کسی احساساتش را به اشتراک می‌گذارد قضاوت نکنید یا آن را اخراج نکنید. همه حق دارند
نسبت به یک موضوع احساس خاصی داشته باشید و به خاطر آن مورد قضاوت قرار نگیرید. با تمرین، همدلی به یک ویژگی ذاتی در شما تبدیل می شود
می تواند در موقعیت های شخصی و حرفه ای به عنوان یک دارایی ارزشمند به شما کمک کند.

نمونه هایی از کاربردهای همدلی

ارتباطات شخصی

با همدلی، روابط معنادارتری با دیگران خواهید داشت و در موقعیت های مختلف به آنها به شیوه ای دلسوزانه تر پاسخ می دهید.
وقتی با دیگران ارتباط برقرار می کنید، می توانید خود را جای آنها بگذارید و تجربه را از دیدگاه آنها درک کنید.

روابط حرفه ای

همدلی جزء کلیدی ارتباط موثر است. درک نیازها و احساسات هنگام کار با مشتریان، همکاران و سایر ذینفعان
آنها می توانند به شما در ایجاد یک رابطه کاری قوی کمک کنند و بنابراین پروژه های شما به خوبی اجرا می شوند. با
همدلی، به اشتراک گذاشتن افکار، ایده ها و پیشنهادات با دیگران آسان تر می شود.

حل تعارض

توانایی همدردی با کسی که با شما مخالف است نقش مهمی در دستیابی به راه حل و حل اختلاف دارد. نشان دادن همدلی و
تسهیل درک دیدگاه طرف مقابل و دستیابی به نقاط مشترک و راه حل مسالمت آمیز.

گفتگوهای دشوار

هنگام بحث در مورد موضوعات حساس، همدلی در روند گفتگو بسیار مهم است. کمی وقت بگذارید تا
درک احساسات طرف مقابل و پاسخ دادن به روشی حمایتی به همه افراد درگیر در بحث کمک می کند بدون اینکه آسیب ببینند.
با دستیابی به احساسات دیگران، بحث را به جلو ببرید.

رهبری

برای اینکه یک رهبر موثر باشید، به چیزی بیش از دانش نیاز دارید و این هوش هیجانی است. رهبرانی که می توانند با آنها ارتباط برقرار کنند
اعضای تیم همدلی نشان می دهند، محیطی از اعتماد و احترام ایجاد می کنند که می تواند همکاری را افزایش دهد و
بهره وری کمک می کند.

منبع

مترجم: سعیده بیرینیان

12 راه برای تعیین اهداف سال نو

مقاله چه قدر برای شما مفید بود؟

رفع مشکل تاخیر

به طور سنتی، آغاز سال جدید زمانی برای تصمیم گیری های جدید است. تصمیمات سال نو وعده هایی هستند که به خود می دهید و برای حفظ آنها تلاش ویژه ای می طلبد. به عنوان مثال، می خواهید از انجام کارهای منفی مانند سیگار کشیدن دست بردارید یا کارهای مثبتی مانند تناسب اندام، سازماندهی، گذراندن زمان بیشتری با خانواده و دوستان انجام دهید. با دیدن تلاش لازم برای انجام این کارها، ممکن است وسوسه شوید که تسلیم شوید. احتمالاً فکر می کنید که بعداً وقتی زمان بیشتری دارید به این وعده ها عمل خواهید کرد. شما ایده “بعدا” را می پذیرید و به تعویق می اندازید.

اگر می خواهید به تعویق انداختن دست بردارید، سیمیاروم 12 پیشنهاد برای شما دارد تا تصمیمات سال نو خود را به واقعیت تبدیل کنید:

  1. تصمیم بگیرید که کاری را انجام دهید که واقعاً معنی دار، قابل اندازه گیری و دست یافتنی باشد. فرقی نمی کند که به موقع پرداخت کنید، سیگار را ترک کنید یا در یک پروژه دانشگاهی کار کنید.
  2. در مورد مسائل مهم دیدگاه داشته باشید. آیا ترجیح می دهید رویاهای خود را در دفترچه یادداشت خود بنویسید یا اظهارنامه مالیاتی فوریه خود را ارسال کنید؟ مسئله انتخاب بین این و آن نیست، زیرا هر دو مهم هستند. مشکل اما اختلاف زمانی است. رسیدن به یک رویا می تواند یک عمر طول بکشد. تا زمانی که کار را به تعویق بیندازید، تکمیل فرم مالیاتی تنها چند ساعت در سال طول می کشد.
  3. قدرت تعهد خود را بررسی کنید. چه چیزی نصیبت می شود؟ چه کار می کنی؟ آیا سود ارزش از دست دادن را دارد؟ نکته: اگر کاری را انتخاب می‌کنید که چندان مهم نیست، معمولاً بهتر است چیزی را انتخاب نکنید یا چیز دیگری را انتخاب کنید.
  4. برای موفقیت برنامه ریزی کنید تعیین اهداف آسان است. اکثر تصمیمات سال نو به دلیل عدم برنامه ریزی شکست می خورند. برنامه، برنامه ای برای رسیدن به هدف است. اگر می خواهید وزن کم کنید و آن را حفظ کنید، اول، دوم، سوم چه کار می کنید؟ وقتی میل به غذاهای چاق کننده رژیم غذایی شما را تهدید می کند چه می کنید؟ برای همه یک استراتژی داشته باشید.
  5. خودکارآمدی را تمرین کنید. این باورها هستند که به شما اجازه می دهند افکار، احساسات و اعمال خود را برای رسیدن به اهداف خود سازماندهی، هماهنگ و تنظیم کنید. این نوع ایمان مانند یک نبوت تحقق خود است. اگر باور داشته باشید که کنترل اعمال خود را در دست دارید، قدرت خود را افزایش خواهید داد.
  6. مراقب وسوسه ها باشید. وسوسه آن بخش حیله گر، فریبنده و تخیلی ذهن است که بهترین نیت شما را تهدید می کند. این صدای بخشی از روان ماست که می گوید بخور، بیاشام و شاد باش که فردا ممکن است بمیریم. وسوسه برای اکثر مردم نسخه های یکسانی دارد: «امروز در مورد جزئیات بی توجه باشید. “همیشه می توانید از فردا شروع کنید.” وسوسه را با ترفندهای خودش شکست دهید. بگویید: «از همین حالا شروع کنیم، همیشه می توانیم بعداً خوش بگذرانیم».
  7. از فلسفه “اکنون انجامش بده” را دنبال کنید. این تکنیک در انجام کارهای درست، به روش درست و در زمان مناسب خلاصه می شود تا بتوانید اثربخشی، موفقیت و شادی خود را افزایش دهید.
  8. به خودت پاداش بده انگیزه های متعددی برای حمایت از پیشرفت خود ایجاد کنید. به اقدامات انجام شده با پاداش‌های کوتاه‌مدت مناسب که بخشی عادی از زندگی روزمره شما هستند، مانند نوشیدن قهوه یا خواندن چند صفحه از یک کتاب، پاسخ دهید. با دادن پاداش‌های طبیعی برای انجام اقدامات هدفمند، می‌توانید حتی سخت‌تر فشار بیاورید.
  9. از سرزنش بپرهیزید. اگر امروز خود را به خاطر کاری که دیروز انجام ندادید سرزنش کنید، بیشتر وقت خود را تلف می کنید. همین حالا شروع کنید. مارکوس اورلیوس، امپراتور روم قرن اول پس از میلاد، این را به خوبی بیان کرد که گفت: “گذشته شما از بین رفته است، اما آینده شما نامشخص است.” شما بر روی کاری که در لحظه حال انجام می دهید کنترل دارید. اما شما کنترلی بر گذشته ندارید. آینده به زودی در راه است و شما می توانید با برداشتن گام های سازنده در حال حاضر به شکل گیری آن کمک کنید.
  10. پذیرش ناراحتی را بخشی از برنامه خود برای تغییر قرار دهید. گاهی اوقات طبیعی است که وقتی به اهداف خود شک دارید، احساس ناراحتی یا ناراحتی کنید. این احتمال وجود دارد که خیلی زود از هدف خود دست بکشید زیرا ناراحت نیستید. اما اگر در کاری که انجام می‌دهید ناراحتی و مشکل را پیش‌بینی می‌کنید، احتمالاً استرس کمتری را تجربه خواهید کرد و کارهای بیشتری انجام می‌دهید.
  11. هدفی را که بالاتر از توانایی های شماست انتخاب نکنید. رعایت ضرب الاجل ها، غلبه بر عادت های منفی و دنبال کردن رویاهای خود را به عادت تبدیل کنید. با این حال، زمان می برد تا مغز خود را با این تغییر وفق دهد. اگر چند تغییر بزرگ در برنامه ایجاد کنید، احتمالاً شکست خواهید خورد. هر بار هدفی را تعیین کنید که در دسترس شما باشد.
  12. رویکرد جهانی داشته باشید. تاریخ شروع را انتخاب کنید. برای آماده شدن برای تغییر برنامه ریزی کنید. از یک دوست بخواهید پیشرفت روزانه شما را پیگیری کند. پیشرفت خود را نمودار کنید خود را مجبور کنید به موقع شروع کنید. به طور مرتب فواید آتی را که با پشتکار به دست خواهید آورد را به خود یادآوری کنید و دردهایی را که می توانید با انجام کار از آنها دوری کنید را مرور کنید. بپذیرید که برخی از مراحلی که برمی دارید دشوار خواهند بود. اما این ناراحتی می تواند مقدمه ای برای لذت موفقیت باشد. هیچ راه ساده‌تری برای درک چالش‌های معنادار تغییر سبک زندگی شخصی جز حرکت به جلو وجود ندارد. اگر می توانید راه آسان تری پیدا کنید که کار می کند، آن را انجام دهید.

استرس و عصبانیت افراد درونگرا

مقاله چه قدر برای شما مفید بود؟

تصورات غلطی در مورد افراد درونگرا در جامعه وجود دارد. مثلاً این روزها احساس می کنیم که چرا برخی از دوستانمان عصبانی نیستند یا چقدر آرام و صبور هستند و از خود می پرسیم: چگونه عصبانی نباشند و استرس نداشته باشند؟ این یک افسانه است که آنها مردم را دوست ندارند یا می خواهند همیشه تنها باشند. در واقع افراد درونگرا استرس را تجربه می کنند که می تواند نوعی هیجان یا ماجراجویی برای افراد برون گرا باشد و نحوه ابراز خشم آنها با افراد برون گرا متفاوت است.

تفاوت بین برونگراها و درونگراها

برونگراها تمایل دارند اعتماد به نفس، مسلط و با انگیزه بالایی داشته باشند. در حالی که افراد درونگرا بیشتر خود را دست کم می گیرند و به “زمان استراحت” بیشتری نیاز دارند. این بدان معنی است که درونگراها اغلب از برنامه ریزی با دیگران اجتناب می کنند. زیرا ممکن است فکر کنند که ممکن است آن روز خاص انرژی کافی نداشته باشند. آنها به احتمال زیاد رویدادهای اجتماعی را زودتر ترک می کنند و کمتر با یک رویداد درگیر می شوند. بیشتر افراد درونگرا به جای جلب توجه گروهی ترجیح می دهند با یک فرد یا یک گروه کوچک صحبت کنند.

درونگراها به اندازه افراد برونگرا از مردم لذت می برند و اغلب دوستان بسیار خوبی برای کسانی هستند که به آنها اهمیت می دهند. با این حال، آنها از این تعاملات برای تخلیه احساسات خود استفاده می کنند. انرژی نمیگیره

درونگراها ممکن است کمتر از همتایان برونگرا خود برنامه ریزی کنند و حتی اگر از معاشرت با دیگران لذت می برند، قرارهای خود را لغو کنند. آنها به احتمال زیاد قبل از به اشتراک گذاشتن افکار خود با دیگران به چیزهایی فکر می کنند. آنها اغلب بیشتر تحت تأثیر خلق و خوی دیگران هستند. با این حال، درونگراها نیز مردم را دوست دارند، عمیقاً به دوستان خود اهمیت می دهند و به اندازه افراد برونگرا به ارتباط نیاز دارند. آنها فقط ممکن است از یک شب آرام با یک دوست بیشتر از یک مهمانی پر سر و صدا و شلوغ لذت ببرند.

مشکلات احتمالی برای درونگراها

متأسفانه، تحقیقات نشان می دهد که افراد درونگرا سطوح پایین تری از شادی و رضایت از زندگی را گزارش می دهند. محققانی که در مورد ویژگی های شخصیتی «پنج بزرگ» مطالعه می کنند دریافتند افرادی که درون گراتر هستند ممکن است در مدیریت استرس و شادی به طور کلی مشکل داشته باشند.

خشم درونگراها

وقتی درونگراها عصبانی می شوند، تمایل دارند همه چیز را درون خود نگه دارند و خشم خود را از دیگران و حتی از خودشان پنهان می کنند. یا بیشتر ما اینطور فکر می کنیم. در واقع، این بیشتر افسانه است تا واقعیت.

وقتی درونگراها عصبانی می شوند، ممکن است سعی کنند احساسات خود را سرکوب کنند. اما تلاش آنها فقط تا حدی موفقیت آمیز خواهد بود. ظاهر آرام آنها فقط یک پوشش است و علیرغم آنچه ممکن است فکر کنند، پوشش خوبی نیست. درونگراهای خشمگین احساسات خود را به روش های ظریف و غیر مستقیم نشان می دهند.

خشم درونگرا چگونه است؟

شش کاری که افراد درونگرا هنگام عصبانیت انجام می دهند عبارتند از:

  1. آنها خشم خود را بر روی اجسام بی جان خالی می کنند

اگر در نزدیکی یک فرد درونگرا یک سری ضربات مداوم را می شنوید، احتمالاً به این معنی است که او ناراحت و عصبانی است و آن را روی در، کشو یا ظرف های خالی بیرون می آورد.

  1. آنها خشم خود را از تکنولوژی بیرون می آورند

حتی کوچکترین خرابی دستگاهی مانند تلفن همراه یا لپ تاپ می تواند خشم یک درونگرا را برانگیزد. تبدیل به خشم ناامید شده

  1. ناگهان آنها تبدیل به بزرگترین بدبین در جهان می شوند

هنگامی که خشم آنها سرکوب می شود، تمایل به جابجایی یا فرافکنی دارند، به همین دلیل است که گاهی اوقات از اشیاء بی جان و وسایل تکنولوژیک رنج می برند.

آنها در خشمگین ترین لحظات خود می توانند موقعیتی را که آنها را برانگیخته است به عنوان جلوه ای از دنیای بی تفاوت و بی احساسی ببینند که آنها را پر از رنج و اضطراب کرده است. به همین دلیل، آنها ناگهان پر از بدبینی، بی تفاوتی یا تقدیرگرایی می شوند. صرف نظر از موضوع، جهان بینی آنها ناگهان تیره و تار می شود.

  1. آنها شکست های جزئی را جدی می گیرند

کوچکترین ناامیدی می تواند آنها را پایین بیاورد. آنها ممکن است تهاجمی نباشند. اما پاسخ های غیرکلامی و کلامی آنها به احساسات درونی مملو از احساس گناه خواهد بود. به عنوان مثال، آنها یک گفتگوی درونی مسموم را شروع می کنند و این آنها را در یک وضعیت آشفتگی داخلی نگه می دارد.

  1. آنها به یک مکان خصوصی می روند

درونگراهای خجالت زده همیشه تنهایی را انتخاب نمی کنند. اما اگر ناراحتی عاطفی آنها ناشی از عصبانیت باشد، ممکن است به دنبال جداسازی خود از افراد دیگر در خانه یا محل کار باشند. درونگراهای عصبانی به راحتی می توانند با تماس اجتماعی بیش از حد تحریک شوند. بسیاری از آنها ناپدید می شوند.

  1. آنها تنهایی و استقلال خالص را انتخاب می کنند

درونگراها ممکن است به طور موقت از اتفاقاتی که باعث می شود احساس بی اهمیتی، بی احترامی، نادیده گرفته شدن یا بدرفتاری با آنها کند، ناامید شوند. در عرض چند ساعت، آنها ممکن است نه تنها از شخصی که آنها را عصبانی کرده، بلکه از کل بشریت ناامید شوند.

در این موارد، درونگراها به حالت عاطفی طوفانی خود واکنش نشان می دهند و به شدت مستقل و خودکفا می شوند و اصرار دارند که همه کارها را خودشان انجام دهند.

در نهایت، یافتن راهی برای مقابله فعالانه، سازنده و موثر با خشم یک درونگرا می‌تواند تأثیری ماندگار داشته باشد.

راهبردهای مدیریت استرس درونگراها

البته، درونگراها می‌توانند هر یک از تکنیک‌های مدیریت استرس را که برون‌گراها انجام می‌دهند، انجام دهند، اما تکنیک‌های خاصی ممکن است برای درون‌گراها جذاب‌تر باشند. سایر تکنیک ها بیشتر برای افراد درونگرا مناسب است. در نهایت، برخی از استراتژی‌ها برای مقابله با تمایل طبیعی به حذف برخی از فعالیت‌هایی که می‌توانند برای شما مفید باشند، مهم هستند، که ممکن است برای افراد برون‌گرا طبیعی باشد. این استراتژی ها عبارتند از:

مدیتیشن را تمرین کنید

مدیتیشن می‌تواند انعطاف‌پذیری شما را در برابر استرس در صورت تمرین طولانی‌مدت افزایش دهد، به شما کمک می‌کند در کوتاه‌مدت احساس آرامش کنید و به شما امکان می‌دهد توانایی تمرکز خود را در زمانی که تحت استرس محیط خود هستید، بهبود بخشید. یا اطرافیان شما سیر هستند، افزایش می یابد.

دست به کار شوید و بنویسید

تحقیقات نشان می‌دهد که یادداشت روزانه راهی عالی برای پردازش احساسات یا آموزش ذهن شما برای تمرکز بر موارد مثبت است. نوشتن، به ویژه برای افراد درونگرا، راهی عالی برای پردازش آنچه در ذهن شماست و بیرون آوردن آن است.

افکار خود را بررسی کنید

افکار منفی می توانند استرس را افزایش دهند. برونگراها اغلب تمایل بیشتری به تفکر مثبت دارند. اما الگوهای فکری مثبت را می توان توسعه داد. به عنوان مثال، سعی کنید تأثیرات مثبت کوچکی را تمرین کنید که می توانید در زندگی روزمره خود ایجاد کنید.

فضای زندگی خود را دوباره طراحی کنید

درونگراها دوست دارند فضای مخصوص به خود را داشته باشند، مکانی برای شارژ. اگر فضای شما به هم ریخته باشد این کار دشوارتر می شود. نگه داشتن یک “مکان شاد” برای خود می تواند برای مدیریت استرس عالی باشد.

متشکرم

در حالی که برون گراها ممکن است به طور خودکار از کسانی که به آنها اهمیت می دهند تشکر کنند. اما درونگراها اغلب از ابراز قدردانی استفاده نمی کنند. ابراز قدردانی از افراد زندگی تان می تواند به روابط و احساسات شما کمک کند. حتی اگر گفتن مستقیم آن برای شما سخت است، سپاسگزاری خود را یادداشت کنید.

خوش بینی را تمرین کنید

برونگراها اغلب خوش بین هستند و تمایل دارند چالش ها را مثبت تر ببینند. این یک مزیت را فراهم می کند. کسانی که مشکلات زندگی را به‌جای «تهدید» به‌عنوان «چالش» می‌بینند، استرس کمتری دارند و در برخورد با آن‌ها فعال‌تر هستند. کسانی که خوش بین هستند، معمولاً موفق ترند. خوشبختانه، خوش بینی را می توان تا حدودی تعدیل کرد. اگر فردی درونگرا هستید، می توانید با گرایش فعال به خوش بینی در مدیریت استرس موفق تر باشید.

محدودیت های خود را بشناسید و به آنها احترام بگذارید

بسیاری از افراد درون گرا احساس می کنند برای اینکه دوستانه تر به نظر برسند باید برای دوستان برون گرا خود شبیه خودشان باشند. اگه اذیتت نکنه خوبه مطالعات نشان می دهد که درونگراها زمانی که «برونگرا عمل می کنند» احساس شادی بیشتری می کنند. با این حال، مهم است که محدودیت های خود را بشناسید و فعالیت های خود را انتخاب کنید تا بیش از حد خود را تحت فشار قرار ندهید.

با خودت مهربان تر باش

از آنجایی که گاهی به نظر می رسد دنیا برای افراد برونگرا ساخته شده است و درونگراها اغلب مورد قضاوت قرار می گیرند، مهم است که تفاوت های خود را بپذیرید. همه ما نقاط قوت و ضعف خود را داریم و اگر بتوانید به دیگران بگویید آنها را دوست دارید. اما ممکن است به «استراحت» بیشتری نیاز داشته باشید، ممکن است بیشتر پذیرفته شوید. مهمترین چیزی که باید به خاطر بسپارید این است که باید با خودتان مهربان باشید تا با دیگران مهربان باشید.

منبع
منبع

روز روانشناسی سازمان ملل

روز روانشناسی سازمان ملل (روز روانشناسی سازمان ملل) رویدادی سالانه است که توسط سازمان ملل متحد (UN) با حمایت و همکاری سازمان ها و انجمن های روانشناسی جهانی در سطح بین المللی برگزار می شود. این رویداد مهم به مقامات سازمان ملل متحد، سفرا و دیپلمات‌های کشورها، نمایندگان سازمان‌های دولتی و غیردولتی و همچنین دانشجویان این فرصت را می‌دهد تا با کمک روانشناسان به سازمان ملل آشنا شوند. و در مورد چالش های جهانی برای یافتن راه حل های مرتبط و عملی صحبت کنید. در این مقاله شما را با روز روانشناسی سازمان ملل متحد و تاریخچه آن آشنا می کنم.

روز روانشناسی سازمان ملل چه روزی است؟

نکته عجیب این است که تاکنون تاریخ مشخصی برای آن روز تعیین نشده است. اگر به تاریخچه این رویداد سالانه نگاه کنیم، خواهیم دید که این رویداد هر سال در روز و حتی ماه متفاوتی برگزار می شود! در واقع روند برگزاری این رویداد به این صورت است که کمیته از چند ماه پیش از طریق سایت روز روانشناسی سازمان ملل متحد و شبکه های اجتماعی، زمان، موضوع و مکان برگزاری را اعلام می کند. این نه تنها عجیب، بلکه احمقانه است! اگر اهمیت این رویداد را در نظر بگیریم، این مراسم باید در روز خاصی در تقویم کنار گذاشته شود.

روز تاریخچه روانشناسی در سازمان ملل متحد

جایزه اول: 10 اکتبر 2007

برای اولین بار در 10 اکتبر 2007، روز جهانی روانشناسی در مقر سازمان ملل متحد با همکاری انجمن روانشناسی آمریکا (APA) برگزار شد. از آنجایی که این شروع یک آهنگ بود، هیچ موضوع واحدی مطرح نشد و سخنرانان سه موضوع را مطرح و مطرح کردند.

  • نقش روانشناسی و روانشناسان در سازمان ملل متحد
  • صلح و حل مناقشه
  • حقوق بشر و دنیای کار

دومین بزرگداشت: 19 نوامبر 2008

در 19 نوامبر 2008، مقر سازمان ملل دومین گردهمایی روز روانشناسی را برگزار کرد. موضوع این جلسه “روانشناسی و عدالت اجتماعی مرتبط با دستور کار جهانی سازمان ملل متحد” بود. در این مراسم دکتر هربرت کلمن راه حل یک دولت و دو دولتی برای مناقشه اسرائیل و فلسطین مطرح شد سایر موضوعات مورد بحث عبارت بودند از:

  • رفتار انسان و تغییرات آب و هوایی: مسئله عدالت اجتماعی
  • کاهش فقر و عدالت اجتماعی: نقش روانشناسی
  • دیدگاه های روانشناختی در مورد سوء استفاده از قدرت

افتخار سوم: 4 فوریه 2010

سالن رقص دیپلمات هتل میلینیوم محل برگزاری جشن روانشناسی در 4 فوریه 2010 بود. “روانشناسی و دیپلماسی: مذاکره صلح و حقوق بشر” این موضوع اصلی این جلسه بود.

جشن چهارم: 30 مارس 2011

جشن چهارمین سالگرد روز روانشناسی سازمان ملل متحد در 30 مارس 2010 توسط سازمان ملل متحد و سازمان های غیردولتی برگزار شد. نگرانی اصلی امسال دسترسی به آموزش همگانی در سطح جهانی بود، در اینجا دلیل آن است “به آنها برسید، به آنها بیاموز: نقش روانشناسی در دستیابی به دسترسی جهانی به آموزش.” فکر شده بود. دینا چیتایات، رئیس مشترک کمیته سازماندهی روز روانشناسی و نماینده ارشد انجمن روانشناسی آمریکا در سازمان ملل، سخنرانی افتتاحیه را ایراد کرد و گفت: “ارائه آموزش همگانی برای حل مشکلات جهانی اساسی است.” 100 میلیون کودک در سراسر جهان هستند. حتی از مدرسه ابتدایی پیاده نرو روانشناسان باید در خط مقدم یافتن دلیل و حل این مشکل باشند.

جشن پنجم: 19 آوریل 2012

پنجمین روز روانشناسی سازمان ملل بر سلامت روان و توسعه پایدار، پناهندگی و رفاه روانی اجتماعی و ریشه کنی فقر در زندگی زنان و کودکان تمرکز دارد. این رویداد در 19 آوریل 2012 در مرکز کلیسای سازمان ملل برگزار شد. موضوع این جلسه «حقوق بشر برای افراد آسیب پذیر؛ ورودی روانشناختی و دیدگاه سازمان ملل بود.

جشن ششم: 25 آوریل 2013

مرکز کلیسای سازمان ملل ششمین روز روانشناسی را در 25 آوریل 2013 میزبانی کرد. “روانشناسی و خشونت در یک زمینه جهانی: پیشینه، پیامدها و پیشگیری” قرار بود این موضوع امسال باشد. دکتر مارتین باتلر، نماینده انجمن جهانی روانشناسی کاربردی در سازمان ملل، مدیریت این نشست را بر عهده داشت. خشونت جهانی کانون توجه سازمان ملل متحد و جامعه گسترده تر است. ظهور حوادث خشونت آمیز ملی و جهانی مدیریت مؤثر این معضل پیچیده را ایجاب می کند. در این رویداد سعی شد نشان داده شود که چگونه می توان از دانش روان شناختی برای درک و پیشگیری از وقوع خشونت در طول زندگی انسان استفاده کرد. سخنرانان در این مراسم راهکارهای مختلفی را برای پیشگیری از خشونت جهانی در عرصه های مختلف در دوره های کودکی، جوانی، بزرگسالی و سالمندی ارائه کردند.

جشن هفتم: 20 مارس 2014

این رویداد در 20 مارس 2014 در ساختمان کنفرانس مقر سازمان ملل متحد برگزار شد. موضوع امسال “مشارکت روانشناختی در توسعه پایدار: چالش ها و راه حل ها برای دستور کار جهانی” بود. این رویداد بر سه رکن توسعه استوار است. چندین روانشناس و نمایندگان سازمان ملل در مورد چگونگی استفاده از دانش و کار روانشناسی برای بهبود رفاه اجتماعی، محیطی و اقتصادی صحبت کردند. دکتر مایا شانکار (مشاور ارشد سیاستگذاری کاخ سفید) سخنران اصلی این مراسم بود.

تعطیلات هشتم: 30 آوریل 2015

در 30 آوریل 2015 مراسم روز روانشناسی سازمان ملل برای هشتمین بار با موضوع برگزار شد. “کاهش نابرابری های بهداشتی در داخل و بین کشورها: کمک روانشناختی به دستور کار جهانی سازمان ملل پس از سال 2015.” برگزار شد. در این نشست سخنرانان راه های کاهش نابرابری سلامت روان در سطح جهانی را مورد بحث و بررسی قرار دادند.

نهمین جشن: 28 آوریل 2016

“از آسیب پذیری تا تاب آوری: استفاده از روانشناسی برای مقابله با بحران جهانی مهاجرت” موضوع اصلی نهمین روز روانشناسی سازمان ملل بود که در 28 آوریل 2016 برگزار شد.

تعطیلات دهم: 20 آوریل 2017

برنامه سازمان ملل متحد برای این سال ارتقاء من در قرن 21 احساس خوبی دارم بود. این مهربانی شامل درگیری روانی در چالش های اجتماعی، اقتصادی و محیطی است. این مراسم در تاریخ 20 آوریل 2017 در سالن کنفرانس شماره 4 سازمان ملل در نیویورک برگزار شد. لیست سخنرانان شامل اسامی دکترای روانشناسی مانند مینو همتی، آن ماستن، داگ اوهمان و گوستاو گونزالس است.

جشن یازدهم: 1397/04/12

در 12 آوریل 2018، مقر سازمان ملل میزبان یازدهمین روز روانشناسی سازمان ملل بود. موضوع این جلسه “تغییر آب و هوا: مداخلات روانشناختی برای ترویج مهاجرت و سازگاری” فکر شده بود. این برنامه به دنبال راه حل هایی برای رسیدگی به اثرات مخرب تغییرات آب و هوایی و بلایای طبیعی بر انسان است.

جشن دوازدهم: 25 آوریل 2019

برنامه امسال کمک های روانشناختی برای دستیابی به برابری جنسیتی جهانی بود. هدف این برنامه کمک به متخصصان روانشناسی برای حل چالش نابرابری جنسیتی، دستیابی به برابری جنسیتی و توانمندسازی دختران و زنان در سراسر جهان با راهبردها و راه حل های مناسب بود. این مراسم در 25 آوریل 2019 در اتاق کنفرانس شماره 2 سازمان ملل متحد در نیویورک برگزار شد. سخنرانان این برنامه شامل دکتر لیلیان کوماس دیاز (دانشگاه جورج واشنگتن)، دکتر اولیویا اسپین (دانشگاه ایالتی سن دیگو)، دکتر شلی گراب (دانشگاه سانتا کروز) و دکتر ویرجینیا شی (کالج گتیزبورگ) بودند.

تعطیلات سیزدهم: 27 مه 2020

سازمان ملل سیزدهمین رویداد سالانه روز روانشناسی را در 27 مه 2020 برگزار کرد. موضوع 2013 “مشارکت های روانی برای ایجاد پل هایی بین و درون کشورها” انتخاب شد

چهاردهمین سالگرد: 15 آوریل 2021

این رویداد برای چهاردهمین بار در 15 آوریل 2021 برگزار شد، زمانی که جهان تحت تأثیر اپیدمی کرونا قرار گرفت و بسیاری از مردم جان باختند. موضوع این رویداد “کمک های روانی برای بهبود وضعیت جهان پس از همه گیری” بود. زیرا در این سال علاوه بر مشکلات جسمانی، دنیای ما درگیر چالش‌های سلامت روان نیز بود و اختلالات روانی مانند وسواس، اضطراب و افسردگی به شدت افزایش یافت.

پانزدهمین سالگرد: 21 آوریل 2022

برای اولین بار در روز جهانی روانشناس، روانشناسان از پنج قاره گرد هم آمدند تا در مورد آخرین تحقیقات روانشناختی در مورد تغییرات آب و هوا و استراتژی های علمی برای بهبود وضعیت بحث کنند. این رویداد در تاریخ 21 آوریل 2022 و موضوع آن رخ داده است “ایجاد امید: کمک روانشناختی به نقشه راه اقدام اقلیمی” بود.

لوگوی روز روانشناسی سازمان ملل

نهم اردیبهشت روز روانشناسی و روانشناس نیست

جمعی از روانشناسان و مشاوران از سر ناآگاهی به این مراسم واکنش نشان دادند و گفتند این روز روز روانشناسی نیست. و نهم اردیبهشت را روز روانشناس و مشاور گرامی خواهند داشت. در پاسخ به چنین افرادی باید بگویم که بهتر است به جای مخالفت، آگاهی آنها را بالا ببرند! 9 می هیچ کجا به عنوان روز جهانی روانشناسی ثبت نشده است. در واقع نهم اردیبهشت روز ملی روانشناس در ایران است.

کتاب 23 راه برای غلبه بر تنبلی اثر اس جی اسکات

کتاب 23 راه برای غلبه بر تنبلی; چرا تعلل می کنیم؟ یکی از کتاب های جامع مقابله با تنبلی و اهمال کاری با ترجمه امیرحسین میرزایان نوشته اس جی اسکات است. هیچ کس نمی تواند با اطمینان بگوید که او هنوز دستگیر شده است سندرم تنبلی و همیشه کارهای مهم خود را به موقع انجام می دهد. پس پیشنهاد می کنم این مقاله را بخوانید تا بدانید چه چیزی شما را از چنگال تعلل رها می کند.

آشنایی با کتاب 23 راه برای غلبه بر تنبلی

اس.جی. اسکات در سال 2014 کتاب 23 راه برای غلبه بر تنبلی را منتشر کرد. این کتاب در سال ۱۳۹۳ توسط انتشارات پندار تابان منتشر شده است. این کتاب حاوی ایده های متنوع و کاربردی است که به شما کمک می کند تا از شر تعلل در زندگی روزمره خلاص شوید. ابتدا با ریشه ها و علل تنبلی و بهانه های ناخودآگاه بی توجهی به امور آشنا می شوید و سپس 23 قانون برای غلبه بر تنبلی ارائه می شود. هر قانون شامل راه حل های مفیدی است که موفقیت در انجام کارها را تضمین می کند.

اس جی اسکات، نویسنده کتاب 23 راه برای غلبه بر تنبلی

استیو اسکات نویسنده مشهور کتاب هایی در زمینه غلبه بر تنبلی و ایجاد عادات سالم است.او وبلاگی به نام دارد. عادات خوب را در خود ایجاد کنید (عادات خوب را ایجاد کنید) در این وبلاگ او در مورد عادات روزانه صحبت می کند که باعث می شود زندگی بهتری داشته باشیم. روش های ساده ای را برای کسانی که زندگی پرمشغله ای دارند ارائه می دهد. اس جی اسکات معتقد است که برای تغییرات اساسی ما باید عادات درست را یکی پس از دیگری پرورش دهیم. او در مورد خودش می گوید:

در بیشتر عمرم با تنبلی و اهمال کاری مشکل داشتم. در دوران دبیرستان و دانشگاه فقط شب های امتحان درس می خواندم. انشاهای من هرگز به موقع انجام نمی شد و حتی نمی توانستم به ساده ترین کلمات پایبند باشم. در سال 2003 تصمیم گرفتم برای حل این مشکل کاری انجام دهم. وقتی کسب و کار اینترنتی خود را شروع کردم، به یک حقیقت ساده پی بردم. ما مسئول زندگی خود هستیم». می دانستم برای موفقیت در کارم باید خودم را تغییر دهم. در طول سال‌ها، من اطلاعات زیادی را از کتاب‌ها و وب‌سایت‌های مختلف در مورد ارائه شخصی خوانده و جمع‌آوری کرده‌ام. من همچنین یک سری روش های مختلف را برای غلبه بر تنبلی آزمایش کردم. نتیجه چه بود؟ من اکنون یک تجارت موفق دارم و 37 کتاب منتشر کرده ام.

اس.جی. چمباتمه می زنم

خواندن توصیه می شود: کتاب روانشناسی اهمال کاری، غلبه بر اهمال کاری

نقد کتاب 23 راه برای غلبه بر تنبلی

تاکنون ده ها کتاب با این عنوان در ایران و سایر کشورها منتشر شده است که هر کدام دلایلی را برای تنبلی و تعلل بیان کرده اند. اما به ندرت کتابی پیدا می شود که راه حل های عملی برای هر یک از عوامل اهمال کاری و تنبلی ارائه دهد. این عاملی است که این کتاب را از عناوین مشابه متمایز می کند. اما اگر کتاب های دیگر استیو اسکات را خوانده باشید، ممکن است احساس کنید که او چیز جدیدی نگفته است و تا حدودی این ادعاها در کتاب های دیگر او نیز وجود دارد.

بخشی از کتاب

بهانه آوردن برای تنبلی بسیار آسان است. نکته اینجاست که بدانیم کدام دلایل منطقی و کدام دلایل یک راه خلاقانه برای تنبلی هستند. تنبلی ما اغلب ناشی از باورهای نادرست و ترس های ناخودآگاه است. اگر در این افکار عمیق بشوید، متوجه خواهید شد که غلبه بر این ترس ها و ایجاد یک ذهنیت سازنده و صحیح کار سختی نیست. ذهن شما ماشین شگفت انگیزی است که شما را قادر می سازد از تخیل خود برای ایجاد هر چیزی ممکن استفاده کنید. البته این خلاقیت می تواند شما را محدود کند. گاهی اوقات ما در یک پروژه گیر می کنیم. نه از روی اکراه، بلکه از روی الگوهای فکری ناکارآمد.

عامل اصلی تنبلی باورهای محدود کننده ما کنترل نکردن این افکار باعث می شود که برای تنبلی خود بهانه بیاوریم. اما اگر این بهانه‌ها را به چالش بکشید، متوجه می‌شوید که بیشتر آنها از ترس‌های پنهان و الگوهای ضربه‌ای ناشی می‌شوند. 7 بهانه رایج وجود دارد که با دانستن دلیل هر یک از آنها، یک قدم به مقابله با تنبلی نزدیک می شوید:

بهانه 1: مهم نیست

مردم معمولاً به چیزهایی که به نظر مهم نمی رسند توجه نمی کنند. این وظایف ممکن است به زمان حساس یا لذت بخش نباشند. یا اینکه به یک هدف بلند مدت کمکی نمی کند و مجبور می شوید با بزرگترین ترس خود روبرو شوید. مهم نیست دلیل تنبلی چیست. گاهی اوقات از انجام کارهایی که فکر نمی کنید مهم هستند غفلت می کنید. یکی از ساده ترین راه ها برای غلبه بر بهانه مهم نبودن، عادت کردن به تصمیم گیری های جدی است. یا شروع به کار روی پروژه ای می کنید یا شهامت کنار گذاشتن آن را دارید. یکی از بهترین راه ها برای غلبه بر تنبلی، گرفتن تصمیمات سخت است. حتی اگر به معنای خلاص شدن از شر چیزهایی باشد که زمانی برای شما مهم بوده اند.

بهانه دوم: اول باید کار دیگری انجام دهم

یکی از دلایل قطع کار این است که ابتدا باید کار دیگری انجام شود. یک تماس تلفنی، یک پروژه متفاوت، یک خرید ساده. تنبلی بسیار آسان است وقتی کار دیگری وجود دارد. با عادت به تعریف کامل و دقیق هر پروژه می توانید این بهانه را برای همیشه از بین ببرید. نکته کلیدی این است که هر پروژه را به اقدامات کوچک روزانه تقسیم کنید و آنها را اجرا کنید.

بهانه 3: برای شروع به اطلاعات بیشتری نیاز دارم

این مشکل گاهی اوقات یک بهانه موجه است. معمولا قبل از شروع هر پروژه ای باید کارهایی را انجام دهیم. اما اگر این کار را هر روز یا هر هفته انجام دهید، دیگر بهانه قابل قبولی نیست. ساده ترین راه حل برای این مشکل کسب اطلاعات بیشتر است. نداشتن اطلاعات کافی در مورد نحوه انجام کار هرگز نباید دلیلی برای تنبلی و تعلل باشد. این روزها چیزی وجود ندارد که نتوان آن را یاد گرفت، یا حداقل کسی که مهارت داشته باشد را نمی توان یافت.

بهانه 4: من خیلی سرم شلوغ است

همه ما گاهی اوقات احساس خستگی می کنیم. مهم نیست چقدر سخت کار می کنیم، لیست کارهای ما هرگز کامل به نظر نمی رسد. این اتفاق برای کسانی می افتد که برای خودشان ذهنیت سوپرمن و احساس می کنند که باید همه کارها را خودشان انجام دهند. با تمرکز بر فعالیت های مهم و واگذاری یا حذف سایر وظایف، این حس فشار از بین می رود. هنگامی که متوجه شدید که چگونه موارد مهم را شناسایی کنید، این را خواهید دید کار را انجام داد بسیار آسان است.

بهانه 5: الان وقت ندارم

این هم بهانه دیگری است که گاه معتبر است. گاهی اوقات شما روی یک پروژه متمرکز هستید و شروع پروژه دیگر فایده ای ندارد. هر چند معمولا “من هیچ بهانه ای برای آب و هوا ندارم” تبدیل به عادت تنبلی و غفلت می شود. آنقدر که کارهای مهم را برای همیشه کنار می گذارید. وقتی می گویید “در حال حاضر وقت ندارم”، به آینده ای امیدوار هستید که در آن همه چیز آسان تر، پیچیده تر و لذت بخش تر شود. اگرچه به طور ناخودآگاه، بسیاری از مردم پنهانی امیدوارند که در نهایت نیازی به آن نباشد. اگر پروژه را تا آن روز افسانه ای نگه دارید. احتمالاً هرگز با این پروژه مقابله نخواهید کرد.

بهانه 6: فراموش کردم

مردم اغلب کارها را به تعویق می اندازند زیرا فراموش می کنند. همه ما گاهی اوقات چیزهایی را فراموش می کنیم. با این حال، فراموشی می تواند نشانه ای از مقاومت در برابر یک کار خاص باشد. شاید فکر کنید مهم نیست. شاید از شکست می ترسید یا از یک سیستم موثر استفاده نمی کنید. نکته اینجاست. فراموشی دلیل منطقی تنبلی نیست. در نهایت باید تصمیم بگیرید که کاری را شروع کنید یا نه.

بهانه هفتم: حوصله ندارم

البته همیشه چیزهای ناخوشایندی وجود دارد که ما از مواجهه با آنها می ترسیم. نکته همین است

چه کاری ارزش انجام دادن دارد و چه چیزی باید حذف شود. معمولا این دو با پشت گوش

ما این اشتباه را مرتکب می شویم که کارهایی را که در درازمدت تأثیر مثبتی بر زندگی ما دارند، رها می کنیم. به معنای میل است

ناتوانی در انجام کاری دلیل منطقی تعلل و تنبلی نیست. راه حل این است که مشکل را تجزیه و تحلیل کنیم و تصمیم بگیریم که از چه چیزی می ترسیم و آیا این علامت مشکل بزرگی است یا خیر.

23 قوانین کتاب مقدس

  1. از قانون 80/20 استفاده کنید.
  2. هر فعالیت را با یکی از اهداف هوشمندانه مطابقت دهید.
  3. ایده های خود را ذخیره کنید
  4. ایجاد سیستم فایل 43
  5. برای هر پروژه چند مرحله ای یک چک لیست ایجاد کنید.
  6. یک چک لیست معمولی تهیه کنید.
  7. بسته بندی فعالیت های مشابه
  8. پروژه ها را یکی یکی انجام دهید.
  9. فعالیت های خود را برای چند ساعت در هفته مرور کنید
  10. هر ماه فعالیت ها و کارهای روزمره خود را مرور کنید.
  11. به فعالیت هایی که اولویت ندارند بگو نه.
  12. موفقیت خود را دنبال کنید
  13. روز خود را با موارد ضروری شروع کنید.
  14. از تکنیک ABCD استفاده کنید.
  15. با تکنیک برنامه ریزی اولویت بندی کنید.
  16. برای اهداف خود به طور عمومی پاسخگو باشید.
  17. با اهداف کوچک شروع کنید.
  18. با هر موفقیتی به خود پاداش دهید.
  19. مهارت های پروژه محور خود را گسترش دهید.
  20. با گوش دادن به برنامه های انگیزشی انگیزه بگیرید.
  21. وقتی انگیزه ندارید از تکنیک تجسم استفاده کنید.
  22. صبور باش.
  23. از چالش 30 روزه استفاده کنید.

ویژگی های کتاب 23 راه برای غلبه بر تنبلی

نام فارسی: 23 راه برای غلبه بر تنبلی چرا تعلل می کنیم؟

نام انگلیسی: 23 عادت در برابر اهمال کاری: چگونه تنبلی را کنار بگذاریم و در زندگی خود به نتیجه برسیم

نویسنده: اس جی اسکات

مترجم: امیرحسین میرزایان

ناشران: ایده عالیشابک: 2-48-6895-600-978

کتاب مداخلات روانشناختی مثبت، راهنمای درمانگر

اگر به عنوان یک درمانگر بخواهد روش را یاد بگیرد روان درمانی مثبت مداخلات روانشناسی مثبت اثر Gina L. Madjar Mo منبع آموزشی است که شما به آن نیاز دارید. این کتاب یک راهنمای خودآموز و درمانگر است که شما را به طور کامل با مبانی، مفاهیم، ​​اصول و روش های روان درمانی مثبت گرا آشنا می کند. در این مقاله شما را با این کتاب آموزشی ارزشمند آشنا می کنم.

درباره کتاب مداخلات روانشناسی مثبت مگویار مو

دکتر Gina L. Magyar Moe در سال 2009 کتاب مداخلات روانشناسی مثبت: راهنمای درمانگر این کتاب شامل تاریخچه و نظریه های پایه در روانشناسی مثبت گرا می باشد. اما این فقط مطالب یک فصل از کتاب است! همانطور که از نام کتاب پیداست، کتاب راهنمای درمانگر است که با مطالعه آن با رویکردها، ابزارها و مدل های درمانی روانشناسی مثبت گرا آشنا می شوید. همانند درمان شناختی رفتاری (CBT)، در این روش نیز می توانید 14 جلسه برای مراجعه کننده در نظر بگیرید و اثربخشی این رویکرد را به طور معناداری بر روی فرد مشاهده کنید.

درباره نویسنده

دکتر Gina L. Majar Moe دانشجوی کارشناسی ارشد در دانشگاه کانزاس و استاد دانشگاه Wisconsin-Stevens Point (UWSP) است. وی به عنوان درمانگر، مدرس دانشگاه و محقق فعالیت علمی ارزنده ای در راستای رشد روانشناسی مثبت گرا دارد. و به پاس فعالیت علمی خود توانست جوایز ارزنده ای از جمله معلم ممتاز را دریافت کند. وی علاوه بر کتاب مداخلات روانشناسی مثبت، مقالات علمی مختلفی را منتشر کرده است و همچنان در این زمینه تحقیقاتی انجام می دهد. او همچنین به عنوان روان درمانگر در ویسکانسین کار می کند.

عکس دکتر Gina L. Magyar Moe در سال 2017

نقد کتاب مداخلات روانشناسی مثبت مگیار مو

اولین چیزی که در مورد این کتاب باید بگویم این است که پس از مطالعه آن سال ها پیش، عاشق روانشناسی مثبت اندیش شدم و از آن زمان تاکنون با برخی از مراجعان با این روش رفتار می کنم. این کتابی نیست که بتوانید به راحتی از آن عبور کنید. وقتی شروع به خواندن این اثر می کنید، احساس می کنید که با یک مقاله علمی ISI چند صد صفحه پیش روی شماست! زیرا برخی از نوشته های این کتاب با ذکر مطالعات علمی و ارجاع به مقالات همراه است. علاوه بر موضوعات مطرح شده در کتاب همچنین باید به کاربرگ های او توجه ویژه ای داشته باشید این کاربرگ ها می توانند بخشی از جلسه درمانی و تکالیفی را که قرار است به مشتری داده شود، پوشش دهند. بنابراین اگر شما هم جزو کسانی هستید که معتقدند درمان همیشه بر نقاط ضعف متمرکز است، پیشنهاد می کنم برای تغییر باورتان این مطلب را بخوانید.

فهرست کتاب مداخلات روانشناسی مثبت: راهنمای درمانگران

  • فصل اول: روانشناسی مثبت گرا چیست و چرا مطالعه آن مهم است؟
  • فصل دوم: چارچوبی از روانشناسی مثبت گرا و کاربرد آن در مشاوره و روان درمانی
  • فصل سوم: تست ها و ابزارهای روانشناسی مثبت
  • فصل چهارم: مداخلات روانشناسی مثبت
  • فصل پنجم: نمونه هایی از اعمال یک برنامه درمانی روانشناسی مثبت گرا

پیشگفتار نویسنده: Gina L. Magyar Moe

هرگز اولین درمانگرم در جلسه مشاوره کارشناسی ارشد و احساس درماندگی در آن لحظه را فراموش نمی کنم. پس از چندین جلسه گوش دادن همدلانه به مشکلات مختلف زندگی مشتریم، نمی دانستم چگونه می توانم به او کمک کنم. اگرچه این تا حدی به این دلیل بود که من یک درمانگر تازه کار بودم، اما به سرعت فهمیدم که بخشی از آن مربوط به این واقعیت است که من مشتریانم را به مشکلات آنها محدود می کنم. معلم فرزانه ای از من پرسید: “قدرت جستجوی درمان چیست؟” واقعاً نمی‌توانستم پاسخ بدهم، زیرا به نقاط قوت آن در میان بسیاری از مسائلی که گزارش کرده بود نگاه نکرده بودم. زمانی که مدتی را صرف توجه، کشف و پرسیدن سوالاتی در مورد نقاط قوت و توانایی های مشتری خود کردم، از یافتن نقاط قوت زیادی در او شگفت زده شدم. اطلاعاتی را از او گرفتم و در برنامه درمانی خود استفاده کردم. احساس می کردم از این به بعد می توانم در این راه به این مشتری و دیگران کمک کنم.

بعد از چند ماه مشتری دیگری داشتم که نتوانستم مشکل خاصی یا وضعیت مشخصی پیدا کنم. به یاد دارم که نمی دانستم چگونه به کسی که مشکل مهمی ندارد کمک کنم. باز هم همان معلم فرزانه در این باره به من هشدار داد اینکه فرد علائم بیماری روانی را تجربه نمی کند به این معنی نیست که از زندگی خود خوشحال و راضی است.. باز هم، این یک درس مهم برای یک درمانگر تازه کار بود که شروع درمان در مواردی که فقط مشکلات اساسی وجود دارد ممکن است اشتباه باشد.

گرچه حوزه روانشناسی مثبت گرا در مراحل اولیه رشد خود بود، زمانی که من اولین تجربیات درمانی خود را داشتم. اما پایه‌های اساسی این دیدگاه در روان‌شناسی پایه‌گذاری شد و نقشی حیاتی در کار من به عنوان یک درمانگر، معلم و محقق خواهد داشت. خوشحالم که درس‌هایی را که در دهه گذشته در کاربرد روان‌شناسی مثبت در مشاوره و درمان آموخته‌ام، با دیگر درمانگران به اشتراک می‌گذارم. در واقع، هدف من از نوشتن این متن، ارائه مطالب علمی مبتنی بر منابع عملی برای درمانگران پرمشغله و پزشکان آموزشی است که مایلند از روانشناسی مثبت گرا در کار خود استفاده کنند. اما به دلیل کمبود زمان برای دسترسی به همه منابع در این زمینه و اینکه نمی دانند چگونه این مهارت ها را در بیماران خود به کار ببرند، با مشکل مواجه می شوند. اگرچه این کتاب مبانی نظری و تحقیقاتی لازم را برای حمایت از مداخلات ارائه شده فراهم می کند، اما تمرکز اصلی بر روش های درمانی مختلف است که درمانگران می توانند اصول و نظریه های روانشناسی مثبت گرا را در کار با مراجعان خود به کار گیرند.

مشخصات کتاب

نام فارسی: مداخلات روانشناختی مثبت: راهنمای درمانگر

نام انگلیسی: راهنمای درمانگر برای مداخلات روانشناسی مثبت

نویسنده: جینا ال، ماگیار مو

مترجم: علی اکبر فروغی، جلیل اصلانی و سحر رفیعی

ناشران: قابل احترام

شابک: 9-311-200-600-978

حق سلامت روان یکی از حقوق بشر است

مقاله چه قدر برای شما مفید بود؟

آیا ما حق سلامت روان داریم و آیا این حق در حقوق بشر تعریف شده است؟ به عنوان انسان، سلامت خود و کسانی که از آنها مراقبت می کنیم موضوعی است که هر روز بخشی از توجه و تمرکز ما را به خود جلب می کند. صرف نظر از سن، جنسیت، پیشینه اجتماعی-اقتصادی یا قومیت، ما سلامت را اساسی ترین و اساسی ترین دارایی خود می دانیم. از سوی دیگر، بیماری ما را از رفتن به مدرسه یا کار، مسئولیت های خانوادگی یا مشارکت کامل در فعالیت های اجتماعی باز می دارد. به همین دلیل، ما حاضریم تمام تلاش خود را بکنیم تا زندگی طولانی‌تر و سالم‌تری برای خود و خانواده‌مان داشته باشیم.

سازمان جهانی بهداشت و حق بر سلامت روان

طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی (که) سلامتی حالتی از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی است نه غیبت صرف
وجود بیماری. این رویکرد کل‌نگر نسبتاً جدید است و نشان‌دهنده درک بهتری از «حق داشتن استاندارد زندگی کافی» است.
سلامت و رفاه» که اولین بار در اعلامیه جهانی حقوق بشر 70 سال پیش ذکر شد.
در گزارش اخیر در مورد حق بر سلامت روان، کارشناس سازمان ملل در مورد حق بر سلامت، آقای داینیوس پوراس، خاطرنشان کرد:
که علیرغم شواهدی مبنی بر اینکه سلامت بدون سلامت روان امکان پذیر نیست، در بسیاری از کشورهای جهان، t.c
بودجه ناکافی، آموزش پزشکی و عملکرد ناکافی، سلامت روان برابر با سلامت جسمی نیست.


برآوردهای WHO از سال 2014 نشان می دهد که در بسیاری از کشورهای جهان چیزی کمتر از یک درصد از بودجه است
سلامت به حوزه سلامت روان تعلق دارد. او همچنین تاکید می کند که در کشورهای کم درآمد سالانه کمتر
از 2 دلار برای هر نفر برای سلامت روان. از سوی دیگر، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد گزارش داد
در برخی کشورها از بیمارستان های روانی به عنوان محلی برای شکنجه و آزار معترضان ضد دولتی استفاده می شود.
همچنین ممکن است دولت ها با دادن داروهای روانپزشکی به معترضان سالم، آنها را دچار بیماری های روانی و زوال جسمی و روحی کنند. چنین رویکردی نه تنها به معنای نقض کامل حقوق بشر است، بلکه باعث ایجاد نگرش منفی نسبت به جامعه می شود
روانپزشکی و روانشناسی در این کشورها. کشورهایی که از قضا به دلیل ناآرامی ها و مشکلات متعدد اجتماعی نیازمند هستند
استفاده بیشتر از خدمات سلامت روان؛ اما با رویکرد برخی دولت ها اعتبار حوزه روانشناسی و روانپزشکی در نزد مردم بدنام است.

تاریخچه قانون سلامت روان در تاریخ

در پایان قرن بیستم، رویکرد غالب جهان توجه به بهداشت عمومی و سلامت روان بود. این روند شامل انبوهی از شواهد جدید است
این در مورد اهمیت سلامت روان و اثربخشی رویکردهای یکپارچه بود. این رویکرد مدرن دو پیام کلیدی برای کشورهای سراسر جهان دارد
دنیا داشت:

  • سلامت کلی بدون سلامت روان امکان پذیر نیست.
  • سلامت روان بسیار بیشتر از عدم وجود اختلال روانی است.

سلامت روان یکی از حقوق بشر است

شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد (UNHRC) یک نهاد بین دولتی در سیستم سازمان ملل متحد است که متشکل از 47
کشور انتخاب شده پر از عضویت است. این شورا مسئول ارتقاء و حمایت از کلیه حقوق بشر در سراسر جهان و
او سلامت جسم و روان را اصل اصلی در کار خود می داند. شورا از طریق گزارشگر ویژه خود به
کشورهای عضو و سایرین به حق دستیابی به بالاترین استاندارد سلامت جسمی و روانی (حق بر سلامت) کمک می کنند.
تشویق و محافظت کنید. این شورا اصول زیر را اتخاذ کرده است:

  • حق بر سلامت یک حق جامع است که نه تنها شامل مراقبت های بهداشتی به موقع و مناسب، بلکه عوامل اساسی تعیین کننده سلامت مانند دسترسی به آب سالم و آشامیدنی و بهداشت کافی، شرایط کار و محیط سالم و دسترسی به سلامتی است. مراقبت، آموزش و اطلاعات، از جمله سلامت جنسی و باروری نیز در حال گسترش است.
  • حق سلامتی شامل آزادی ها و حقوق می شود. آزادی ها شامل حق کنترل سلامتی، از جمله حق امتناع از درمان و آزمایش است
    دارو بدون رضایت است. این حق شامل حق برخورداری از یک سیستم حفاظت از سلامت (به عنوان مثال مراقبت های بهداشتی و عوامل اصلی تعیین کننده سلامت) است که فرصت برابری را برای افراد فراهم می کند تا از بالاترین استاندارد قابل دستیابی سلامت برخوردار شوند.
  • حق بر سلامت مفهوم گسترده‌ای است که می‌تواند شامل حقوق خاص‌تری مانند حقوق مادر، کودک و سلامت باروری در محل کار باشد.
    محیط سالم و طبیعی، پیشگیری، درمان و کنترل بیماری، از جمله دسترسی به داروهای ضروری و دسترسی به آب
    موارد سالم و آشامیدنی را شامل شود.

اطلاعات بیشتر در مورد سلامت روان LGBTQ+ را در وبلاگ سیمیاروم بخوانید


رابطه حقوق بشر و سلامت روان

دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد (OHCHR) بیان می کند که «حق بر سلامت بخشی اساسی از حقوق بشر و
درک ما از زندگی وقار است. رابطه بین سلامت روان و حقوق بشر رابطه ای جدایی ناپذیر و وابسته به یکدیگر است
و- به عنوان مثال نقض حقوق بشر مانند پناهندگی و آوارگی و وضعیت نامطلوب اقتصادی-اجتماعی کشور بر سلامت روان تأثیر منفی می گذارد. دوم، اعمال، برنامه‌ها و قوانین بهداشت روان، مانند شیوه‌های درمان غیرارادی یا قوانین رشد/کاهش غیرارادی جمعیت، می‌توانند حقوق بشر را مختل کنند. به هر حال، پیشرفت در حقوق بشر به نفع سلامت روان است.

انگ و تبعیض

داینیوس پوراس، کارشناس حقوق بهداشت سازمان ملل متحد می گوید که یکی از اساسی ترین چالش ها
سلامت روان ننگ و تبعیض است. سازمان بهداشت جهانی مدعی است که ننگ اجتماعی همچنان مانعی برای جستجو و جستجو است
دریافت درمان برای مشکلات سلامت روان. برچسب بیماری روانی نه تنها بر شخص مبتلا تأثیر می گذارد،
همچنین می تواند اعضای خانواده و دوستان نزدیک را تحت تأثیر قرار دهد که به نوبه خود می تواند منجر به بار روانی شود
مشابه باشید با این حال، دولت ها در کشورهای با درآمد کم و متوسط ​​تمایل دارند کمترین هزینه را برای سلامت روان بپردازند و این امر ارائه خدمات بالینی و مداخلات ضد انگ را دشوارتر می کند. این امر سازمان ملل را برانگیخت تا از همه کشورها بخواهد تا گام های مثبتی را برای بی اهمیت جلوه دادن بیماری روانی و ارتقای سلامت روان در جامعه بردارند.

روانشناسی برای حق سلامت روان چه کاری می تواند انجام دهد؟

سمپوزیوم حقوق بشر با چهار پانل در کنوانسیون اخیر APA در سانفرانسیسکو (9-12 اوت 2018) ارائه شد.
بلند شد یکی از پانل‌ها بر بی‌اعتنایی به سلامت روان و نیاز دولت‌ها به توسعه خدمات بهداشت روان متمرکز بود.
نویسندگان این مقاله معتقدند که روانشناسی می تواند با انجام موارد زیر به این موضوع ارزشمند کمک کند:

  • تلاش برای از بین بردن انگ سلامت روان و تبعیض در سطح جهان
  • پرداختن به سلامت روان در چارچوب حقوق بشر در برنامه های روانشناسی، به ویژه در برنامه های آموزشی
    فارغ التحصیلی با چارچوب حقوق بشر
  • انجام آموزش سیستماتیک و افزایش آگاهی متخصصان سلامت
  • همکاری با جامعه مدنی (NGO) برای مشارکت مقامات محلی
  • انجام و به اشتراک گذاری تحقیقات با موسسات محلی، ملی و بین المللی

نتیجه

همانطور که این مقاله نشان می دهد، اقدامات متعهدانه ای در سراسر جهان برای رفع انگ سلامت روان و تبعیض در آن وجود دارد
به منظور ایجاد حق سلامت روان انجام می شود. اما جامعه بین المللی هنوز هم می تواند کارهای بیشتری انجام دهد. غیبت
توجه به افراد مبتلا به بیماری روانی به معنای سیاست «عدم احترام، حفظ و احقاق حق سلامت» است.
جامعه بین المللی خواستار “تعهدات سیاسی جسورانه، پاسخ های سیاسی فوری و اقدامات اصلاحی فوری” در مورد حق سلامت شد.
روح نیاز دارد

منبع

منبع

منبع

مترجم و گردآورنده: ساعده بریانیان

کودکان و پرخاشگری (آزمایش عروسک بوبو)


در خانه ” عمومی ” کودکان و پرخاشگری (تست عروسک بوبو)


آیا خشونتی که کودکان در اخبار، اینترنت، برنامه‌های تلویزیونی، سریال‌های تلویزیونی، و بازی‌های ویدیویی مشاهده می‌کنند باعث رفتار می‌شود؟
آیا در آنها تهاجمی است؟ این موضوع در دهه 1960 باعث ایجاد بحث و توجه داغ شد
این امر آنقدر توجه را به خود جلب کرد که یک روانشناس آزمایشی به نام آزمایش عروسک بوبو ایجاد کرد
دانستن آنچه کودکان در مورد رفتار پرخاشگرانه از طریق مشاهده می آموزند.

داستان آزمایش عروسک بوبو

آیا پرخاشگری و خشونت یک رفتار آموخته شده است؟ در آزمایشی معروف به نام عروسک بوبو، آلبرت بندورا
و همکارانش یکی از روش های آموزش خشونت را به کودکان نشان دادند.
بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی بندورا، یادگیری از طریق مشاهده و تعامل با دیگران اتفاق می افتد. بدین ترتیب،
افراد با مشاهده دیگران و سپس تقلید رفتار آنها یاد می گیرند.
پرخاشگری ریشه بسیاری از رفتارهای بد اجتماعی از پرخاشگری بین فردی تا جنگ است. به همین دلیل یکی از
این موضوع بیشترین مطالعه در روانشناسی است. روانشناسی اجتماعی یکی از شاخه های آن است
مطالعه تعامل انسان و رفتار گروهی است و دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند تحقیقات زیادی انجام می دهند
در مورد تهاجم انسانی انجام داد.

تست عروسک بوبو

این آزمایش شامل قرار دادن کودکان در معرض دو مدل انسانی متفاوت بود: یک مدل بزرگسال پرخاشگر و یک مدل غیر پرخاشگر.
پس از مشاهده رفتار بزرگسالان، کودک در اتاقی بدون مدل قرار داده شد و ظهور تقلید از رفتار مشاهده شده مشاهده شد.
گرفته شد

پیش بینی ها و فرضیه ها

بندورا برای این آزمایش چندین پیش بینی داشت:

  • پسرها پرخاشگرتر از دختران خواهند بود.
  • کودکانی که رفتار پرخاشگرانه را در یک مدل بزرگسال مشاهده می کنند، حتی در غیاب آن، بیشتر احتمال دارد این کار را انجام دهند
    مدل های بزرگسال رفتار تهاجمی خواهند داشت.
  • احتمال تقلید از رفتار مدلی که هم جنس کودک است بیشتر از مدلی است که جنسیت مخالف دارد.
  • کودکانی که رفتار یک بزرگسال غیر پرخاشگر را مشاهده می کنند نسبت به کودکانی که رفتار یک مدل پرخاشگر را مشاهده می کنند، پرخاشگرتر خواهند بود. همچنین گروهی که در معرض مدل غیر پرخاشگرانه قرار می گیرند، رفتار پرخاشگرانه کمتری نسبت به گروه کنترل خواهند داشت.

روش و شرایط آزمون

کودکانی که در این آزمایش شرکت کردند 36 پسر و 36 دختر بودند که در مهدکودک دانشگاه استنفورد ثبت نام کردند.
آنها بودند. سن کودکان از 3 تا 6 سال و میانگین سنی 4 سال و 4 ماه است.
در مجموع 8 گروه آزمایشی وجود داشت. از بین این شرکت کنندگان، 24 نفر در گروه کنترل بودند که در معرض قرار گرفتند
مدل های بزرگسال گنجانده نشده است. بچه های باقی مانده به دو گروه 24 نفره تقسیم شدند. یکی از گروه های آزمایشی در معرض مدل ها قرار گرفت
تهاجمی و دیگری در معرض مدل های غیر تهاجمی قرار گرفت.
این گروه ها دوباره به دو گروه دختر و پسر تقسیم شدند. سپس هر زیرگروه به دو گروه دیگر تقسیم شد
یکی در معرض یک مدل بزرگسال از همان جنس و دیگری در معرض یک مدل بزرگسال از جنس مخالف قرار گرفت.
قبل از انجام آزمایش، بندورا سطح فعلی پرخاشگری کودکان را نیز اندازه گیری کرد. سپس به طور مساوی گروه بندی کنید
آنها طوری سازگار شدند که سطح پرخاشگری آنها یکسان بود.

روند انجام تست عروسک بوبو

هر کودک به صورت جداگانه مورد آزمایش قرار گرفت تا اطمینان حاصل شود که رفتار آنها تحت تأثیر سایر کودکان قرار نگرفته است. اولین
کودک را به اتاق بازی آوردند که در آن فعالیت های زیادی برای کشف و بازی وجود داشت. بعد، تستر مدل
شخصی از او خواست وارد اتاق بازی شود و با همان فعالیت کودک پشت میزی بنشیند.
در عرض ده دقیقه، مدل شروع به بازی با اسباب بازی های انتخابی کرد. در شرایط غیر تهاجمی، مدل بزرگسالان
او فقط با اسباب بازی ها بازی می کرد و تمام مدت به عروسک بوبو توجهی نمی کرد. در شرایط تهاجمی، مدل بزرگسالان با
خشونت به عروسک بوبو حمله کرد.
مانکن بوبو را به پهلو خواباند، بالای سرش نشست و بارها به بینی او مشت زد. سپس مدل عروسک را برداشت، در زد
آن را گرفت و به سر عروسک زد. این مدل پس از پرخاشگری با چکش، عروسک را در اتاق پرتاب کرد. این دنباله از اقدامات
این تجاوز سه بار انجام شد و اغلب با پرخاش لفظی همراه بود. علاوه بر پرخاشگری فیزیکی، مدل بزرگسالان از
او از کلمات رکیکی مثل «بزنش» و «آه» و چند کلمه دیگر استفاده می کند.
پس از ده دقیقه قرار گرفتن در معرض مدل بزرگسالان، هر کودک به اتاق دیگری که حاوی چندین اسباب بازی زیبا از جمله بود برده شد
مجموعه ای از عروسک ها، یک ماشین آتش نشانی و یک هواپیما وجود داشت. به بچه اجازه داده شد دو دقیقه بازی کند و بعد آنها
به آنها گفته شد که دیگر اجازه بازی با این اسباب بازی ها را ندارند. هدف از این کار ایجاد سطحی از ناامیدی در شرکت کنندگان است
بود.

سپس هر کودک به اتاق آزمایش نهایی برده شد. این اتاق دارای چند اسباب بازی خشن مانند چکش، توپ بیسبال است
یک صورت نقاشی شده، یک تفنگ دارت و البته یک عروسک بوبو وجود داشت. این اتاق دارای تعدادی اسباب بازی غیر خشونت آمیز مانند مداد است
شمع، کاغذ، عروسک، حیوانات پلاستیکی و کامیون نیز وجود داشت.
سپس به هر کودک اجازه داده شد به مدت 20 دقیقه در این اتاق بازی کند. در این مدت، ممتحنین رفتار کودک را زیر نظر خواهند داشت
آنها آینه را از پشت اتاق تماشا کردند و میزان پرخاشگری هر کودک را ارزیابی کردند.

نتایج تست عروسک بوبو

در نتایج این آزمایش، سه پیش‌بینی از چهار پیش‌بینی اولیه تأیید شد.
بندورا و همکارانش پیش بینی کردند که کودکان در گروه غیر پرخاشگر در مقایسه با گروه کنترل رفتار پرخاشگرانه خواهند داشت.
کمتر وجود خواهد داشت.

نتایج نشان می دهد که اگرچه کودکان هر دو جنس در گروه غیر پرخاشگر رفتار پرخاشگرانه ای دارند
کمتر از گروه کنترل، احتمال پرخاشگری از پسرانی که رفتار بزرگسالان را الگوبرداری می کنند، نشان دادند
مشاهده شد که غیر همجنسگرایان غیر پرخاشگر، این بیشتر از گروه کنترل است.
کودکانی که در معرض مدل پرخاشگرانه قرار گرفتند دقیقاً همانطور که در شرایط غیبت مشاهده کردند رفتار کردند
حضور یک مدل بزرگسال شبیه سازی شده است.
محققان در پیش بینی خود مبنی بر اینکه پسرها پرخاشگرتر از دختران خواهند بود، درست بودند. سطح پرخاشگری
تعداد پسرها دو برابر دختر بود.
در مورد مشاهده مدل های بزرگسال همجنس و غیر همجنس، تفاوت های جنسیتی معنی دار وجود داشت. پسرهایی که رفتار می کنند
آنها پرخاشگری را از مدل مرد بیشتر از پسرانی که این رفتار را از مدل زن مشاهده کردند مشاهده کردند
تحت تاثیر قرار گرفتند. جالب اینجاست که محققان دریافتند پسرها بیشتر احتمال دارد که رفتار پرخاشگرانه داشته باشند
از همجنس تقلید کنید، در حالی که در دختران این امر در تقلید از پرخاشگری کلامی دیده می شود.
نتایج این مطالعه از نظریه یادگیری اجتماعی بندورا حمایت می کند. بندورا و همکارانش فکر می کنند این آزمایش نشان می دهد
این نشان می دهد که تا چه حد می توان رفتار را از طریق مشاهده و تقلید آموخت. همچنین محققان بیان کردند که تقلید اجتماعی
می تواند باعث تسریع یا سرکوب رفتارهای جدید بدون نیاز به تقویت تقریب های متوالی شود، که یکی از نظریه های پیشنهادی است.
از اسکینر بود.
به گفته بندورا، آررفتار خشونت آمیز مدل بزرگسال با عروسک باعث شد که بچه ها به این نتیجه برسند که چنین اعمالی مجاز است.
به علاوه، او معتقد است که این کودکان ممکن است در آینده به ناامیدی با پرخاشگری بیشتری پاسخ دهند.

در مطالعه بعدی که در سال 1965 انجام شد، بندورا به این نتیجه رسید که آیا مدل بزرگسال این عمل را انجام می دهد.
در صورت تشویق پرخاشگرانه، کودکان به احتمال بیشتری از پرخاشگری تقلید می کنند. و اگر مدل بزرگسال است، زیرا
اگر رفتار خشونت آمیز او تنبیه شود، کودک کمتر آن رفتار را تقلید می کند.

منتقدان

مانند هر آزمایش دیگری، آزمایش عروسک بوبو نیز از انتقاد در امان نماند. بعضی از آنها … هستند:

  • پرخاشگری نسبت به عروسک با پرخاشگری نسبت به یک انسان در دنیای واقعی بسیار متفاوت است.
  • از آنجا که این آزمایش در یک محیط آزمایشگاهی انجام شده است، برخی از منتقدان معتقدند که نتایج این دسته از آزمایشات ممکن است نشان دهنده آنچه در دنیای واقعی اتفاق می افتد نباشد.
  • همچنین ادعا می‌شود که بچه‌ها واقعاً برای رفتار پرخاشگرانه نسبت به عروسک بوبو تحریک نشده‌اند. بلکه فقط سعی می کردند پیرمرد را راضی نگه دارند.
  • از آنجایی که داده ها بلافاصله جمع آوری شد، دانستن اثرات بلندمدت این آزمایش دشوار است.
  • برخی از منتقدان استدلال می کنند که این آزمایش به خودی خود غیراخلاقی است. این آزمایش با سوء استفاده از کودکان برای تقلید رفتار پرخاشگرانه، پرخاشگری را به کودکان آموزش داده است که غیراخلاقی است.
  • علاوه بر این، این آزمایش در انتخاب نمونه مشکل انتساب دارد. همه شرکت‌کنندگان در این آزمایش از میان گروه کوچکی از دانش‌آموزان با نژاد مشابه و پیشینه خانوادگی-اجتماعی انتخاب شدند. این امر تعمیم نتایج به جمعیت بزرگتر با تنوع نژادی و اجتماعی بیشتر را دشوار می کند.

سخنی از سیمیاروم

تست بندورا یکی از معروف ترین تست ها در زمینه روانشناسی است. امروزه روانشناسان اجتماعی هنوز هستند
بررسی تأثیر پرخاشگری مشاهده شده بر رفتار کودکان. در دهه های پس از این آزمایش، صدها مطالعه دیگر در مورد
تأثیر پرخاشگری مشاهده شده بر رفتار کودکان انجام شد.
امروزه هنوز این سوال مطرح است که آیا باید برنامه‌های تلویزیونی، سریال‌ها یا بازی‌های ویدیویی خشن تماشا کرد
آیا باعث می شود کودکان در دنیای واقعی رفتار پرخاشگرانه داشته باشند؟

منبع

مترجم: سعیده بریانیان

همه چیز در مورد توسعه شخصی

مقاله چه قدر برای شما مفید بود؟


در خانه ” عمومی ” همه چیز در مورد توسعه شخصی


بدیهی است که هر فردی منحصر به فرد است. بنابراین، منطقی است که توسعه فردی برای همه متفاوت به نظر می رسد.
اما این کلمه در واقع به چه معناست؟

توسعه شخصی چیست؟

توسعه فردی این به معنای نگاه کردن به درون و تمرکز بر راه هایی برای بهبود خود است. توسعه فردی در زندگی علت افزایش
خودآگاهی، اعتماد به نفس و مهارت های فردی از آن شما می شود و باعث می شود به رویاهای خود برسید.
همانطور که در بالا ذکر شد، توسعه شخصی می تواند به شما کمک کند تا به پتانسیل کامل و کیفیت زندگی خود برسید
خودت را بهتر کن در نتیجه، بزرگترین رویاها و آرزوهای شما در زندگی محقق می شوند و مهارت هایی که برای شکوفایی نیاز دارید.
در هر سناریویی که خواهید داشت. تعیین اهداف به شما کمک می کند در طول مسیر با انگیزه بمانید. اما باید داخل باشد
در طول مسیر به طور مکرر این اهداف را بررسی کنید تا مطمئن شوید که اقدامات لازم برای موفقیت را انجام می دهید.
مرحله بعدی توسعه فردی مرحله برنامه ریزی است. اکنون که درک روشنی از زندگی ایده آل آینده خود دارید، زمان است
باید برنامه ریزی کنید تا راه رسیدن به آن را بدانید. تجزیه و تحلیل SWOT در این مورد به شما کمک می کند
بزرگترین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای خود را شناسایی کنید. خود اندیشی بخش بزرگی از پیشرفت شخصی است
بنابراین تجزیه و تحلیل SWOT یک راه عالی برای شروع تفکر است.
پس از چند هفته، از ارزیابی مجدد و تنظیم مجدد اهداف خود برای همسویی بهتر با مراحل رشد خود نترسید. زندگی
پر از موقعیت های غیرمنتظره و غافلگیری است که می تواند روی اهداف یا سرعت شما تأثیر بگذارد. اینو یاد بگیر
تغییرات را در آغوش بگیرید و به جای اینکه از چیزهای غیرمنتظره ناامید شوید، با جریان حرکت کنید.

اهمیت رشد و توسعه فردی چیست؟

مهارت های توسعه فردی آنها مهم هستند زیرا به شما اجازه می دهند برای رسیدن به اهداف خود برنامه ریزی کنید
استراتژیک و تاکتیکی باشید. تقویت مهارت های توسعه فردی برای دستیابی به موارد زیر مهم است:

  • دستیابی به اهداف شخصی و حرفه ای
  • پیشرفت شغلی
  • کشف نقاط ضعف و قوت و استعدادها و بهبود آنها
  • خودت را بهتر کن
  • دستیابی به رضایت شخصی

مهارت های رشد فردی برای یادگیری

اگر مطمئن نیستید از کجا شروع کنید، با یکی از آنها صحبت کنید مشاوران سیمیاروم من فکر می کنم مشاور می تواند به عنوان راهنما عمل کند
به شما کمک می کند تا یک نقشه راه برای خودشکوفایی ایجاد کنید. مشاور به صورت جداگانه با شما همکاری خواهد کرد تا مهارت ها را توسعه دهید
کلید دستیابی به پیشرفت شخصی در محل کار یا مدرسه را بیاموزید. برخی از مهمترین آنها مهارت های توسعه فردی در
زندگی شامل موارد زیر است. کافی است نیازهای خود را بشناسید و مهارت خود را در این زمینه تقویت کنید:

  • مهارت های ارتباطی و بین فردی
  • حل یک مشکل
  • چابکی و سازگاری شناختی
  • دلسوزی به خود، مراقبت از خود و خود اندیشی
  • تعارض و حل تعارض
  • تغییر جهت و عدم قطعیت
  • آینده نگری
  • مهارت های سازمانی
  • طرز فکر رشد
  • کار تیمی و همکاری
  • خودآگاهی

بهترین کتاب های توسعه شخصی

تقریباً همه به دنبال رشد هستند. مسیر این رشد از مسیرهای مختلفی می گذرد. برخی از مردم
آزمون و خطا، دیگران سعی می کنند در کلاس ها شرکت کنند و برخی دیگر از تجربیات افراد موفق استفاده می کنند. یکی از
راه های ساده و کم هزینه برای کسب مهارت توسعه فردی بررسی کتاب های منتشر شده در این زمینه. در ادامه مطلب
تعدادی از معروف ترین کتاب های منتشر شده در این زمینه را با هم مرور می کنیم.

عادات اتمی

همه ما عادت های ناسالمی داریم که مسیر رشد ما را مختل می کند. بارها سعی کرده ایم آنها را ترک کنیم.
اما هر بار که در را بسته ایم. جیمز کلیر در این کتاب از طریق شکل گیری عادت به خوانندگان خود کمک کرده است
تغییرات کوچک و بزرگ را به تدریج در زندگی خود ایجاد کنید.

تخت خود را مرتب کن

بسیاری از ما روز خود را با این کار ساده و ابتدایی شروع می کنیم. اما نویسنده کتاب با موضوع ثبت سفارش فردی به دنبال
آموزش این است که یک روال منظم می تواند به رشد شخصی کمک کند.

نظریه انتخاب

یکی از مهم ترین سوالات در مسیر پیشرفت، انتخاب درست است. اما زندگی همیشه در مورد انتخاب های خوب نیست
ما قرار داده ایم برخی از انتخاب ها سخت هستند، مانند تغییر شغل یا قطع رابطه با یک دوست. نویسنده این کتاب معتقد است
که برخی از تصمیمات دشوار به پیشرفت فرد کمک می کند و به خواننده کمک می کند تا در لحظات حساس بهترین تصمیم را بگیرد
در جهت رشد فردی قرار گیرد.

من کارها را انجام می دهم

دیوید آلن نویسنده این کتاب معتقد است برنامه ریزی ویژگی اصلی افراد موفق است. او در این کتاب آداب است
روش جدیدی از برنامه ریزی را آموزش می دهد که بسیار کاربردی است و اولویت های همه را در نظر می گیرد.

قدرت مثبت اندیشی

شاید یکی از قدیمی ترین کتاب های توسعه فردی این است، اما هنوز هم یکی از بهترین ها است. کتاب این پیام را می رساند که
مثبت اندیشی با نتایج مثبت همراه است زیرا منجر به تلاش بیشتر برای رسیدن به رویا می شود. نویسنده کتاب روش
دستیابی به نگرش مثبت و کشف روش های دستیابی به اهداف را آموزش می دهد.

تله شادی

شاید همیشه به ما توصیه شده است که افکار منفی را دور بریزیم و به جای آن تلاش کنیم. اما راس هریس، نویسنده این
بر اساس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، این کتاب به خوانندگان توضیح می دهد که گاهی اوقات کنترل افکار منفی می تواند منجر به این شود
معکوس کردن این درمان به خواننده کمک می کند تا از احساسات و عواطف خود آگاه تر شود
منفی را بپذیرید و در نتیجه انرژی بیشتری برای اقدام برای موفقیت داشته باشید.

بهترین پادکست ها برای توسعه شخصی

اما شاید همه مردم علاقه ای به کتاب خواندن نداشته باشند. در کنار استفاده از کتاب، پادکست نیز می تواند گزینه خوبی باشد
برای آموزش رشد شخصی برخی از موارد زیر بهترین پادکست های فارسی شما را معرفی می کنیم

رادیو مسافرتی

در پادکست رادیو راه مجتبی شکوری و سروش صحت از دغدغه های جوانان می گویند و به خیلی ها می گویند
در مورد مسائل غم، مرگ، عشق و غیره. بر اساس تجربیات واقعی پاسخ داده می شود. این پادکست بیش از صد قسمت دارد
موردی برای منافع توسعه فردی و روش های رسیدن به خود صحبت کردند.

سلام تاک

این یکی از محبوب ترین پادکست های ایرانی است که بیش از 4 میلیون بار به آن گوش داده شده است. این پادکست 40 است
در هر قسمت با کمک یک روانشناس یا افراد عادی تجربیات ارزشمندی در زمینه مهارت نه گفتن، مدیریت
زمان، اعتماد به نفس و روش های موفقیت در محیط کاری و آموزشی در اختیار مخاطبان است.

آرامش درونی

این پادکست توسط سپهر خدابنده گردآوری شده است و به شما کمک می کند در مسیر رشد شخصی بهتر از
خودت داشته باش در این راستا راهکارهایی برای فرار از روابط سمی، پیشگیری از خود تخریبی و کاهش عزت نفس
آموزش می دهد و سعی می کند حس احترام به خود را در مخاطب ایجاد کند.

بهترین باش

این مجموعه‌ای از پادکست‌هاست که روش‌هایی برای موفقیت کسب‌وکار و رشد شخصی از طریق گفتگو با صاحبان کسب‌وکار را به شما آموزش می‌دهد.
و کارهای موفق را یاد می گیرد.

کاربردهای رشد فردی در زندگی کاری و تحصیلی

توسعه فردی قرار است به ما در پیشرفت تحصیلی، کار و زندگی به طور کلی کمک کند. اهداف توسعه شخصی در محل
کار شامل یادگیری مهارت‌های جدید، بر عهده گرفتن مسئولیت‌های جدید، کار برای ارتقاء و تبدیل به یک نقش کامل است.
جدید می شود. اهداف ایجاد شده برای رشد شخصی در محل کار باید مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و مرتبط باشند
زمان باشید این اهداف به شما کمک می کند مسیر رشد و ایده های خود را برای پیشرفت بهتر برنامه ریزی کنید
داشته باشند، که ممکن است شامل آموزش اضافی، اخذ گواهینامه های مرتبط با شغل، یادگیری مهارت های رهبری و شبکه سازی باشد.
با افراد تاثیرگذار در این حرفه همراه باشید.
شناخت کاستی ها نیز برای رشد فردی در محیط کار مهم است. به عنوان مثال، اگر با رئیس خود رابطه تیره ای دارید،
اصلاح آن بسیار مهم است. ایجاد یک برنامه توسعه شخصی باید به عنوان یک داشبورد برای شما دنبال شود

به پیگیری پیشرفت خود کمک کنید. همچنین، به این ترتیب شما بهتر سازماندهی خواهید شد تا وظایف خود را انجام دهید
شما بر اساس اولویت برنامه ریزی خواهید کرد و نظم و انضباط بیشتری در کار خواهید داشت. توسعه فردی برای کمک به شما
این به شما کمک می کند عادت هایی را که منجر به از دست دادن بهره وری می شوند، مانند گشت و گذار در وب، کنار بگذارید.
اجتماعی در ساعات کاری
پس از آن، باید به یک تمرین ثابت پایبند باشید. بعد از اینکه برنامه ای تنظیم کردید و زمان های مختلفی را به کارها اختصاص دادید
اگر کارهای مختلفی دارید سعی کنید در این ساعات انجام دهید. برنامه خود را دقیقاً طوری تمرین کنید که برای شما کار کند
آن را به یک عادت تبدیل کنید. مدیریت زمان این یکی از رایج ترین مشکلات در محل کار است.
رشد شخصی به محل کار محدود نمی شود. یکی از مهمترین زمینه ها رشد فردی در آموزش است. در حال پیش رفت
ما شخصاً می خواهیم دانش آموزانمان با اعتماد به نفس، انعطاف پذیر و آگاه شوند.
تا بتوانند خود را از نظر روحی و جسمی سالم نگه دارند. در برنامه ریزی صحیح تلاش می شود تا دانش آموزان
دسترسی به برنامه درسی گسترده و متنوعی دارند و فردیت دانش آموزان در این برنامه در نظر گرفته شده است.
همچنین برنامه ریزی مناسب بر اساس رشد فردی باید شامل چالش هایی باشد که به دانش آموزان فرصت کار بدهد
بیش از حد انتظار تحویل دهید.

سخنی از سیمیاروم

برای دستیابی به توسعه شخصی، ابتدا حوزه هایی را که می خواهید در آنها پیشرفت کنید، مشخص کنید. سپس با استفاده از a
مشاور در این راستا اهداف مشخصی را طراحی می کند و برای رسیدن به اهداف شما بر روی برنامه ای کار می کند. تنظیمات
در نظر بگیرید که از یک دوست حمایت کنید تا در این راه انگیزه داشته باشید. در حین
پیشرفت خود را پیگیری کنید و در صورت انحراف، دوره را مجددا ارزیابی کنید. سرانجام، توسعه فردی ذره مکمل مستقیم
فهرستی از زندگی خود تهیه کنید و این مراحل را در جنبه های مختلف زندگی خود تکرار کنید. بهترین مشاوران توسعه شخصی سیمیاروم همیشه آماده خدمت رسانی به شما برای دستیابی به زندگی پربارتر و شادتر همراه با رشد و توسعه است.
منبع

نویسنده و مترجم: ساعده بریانیان

اختلال افسردگی ناشی از یک ماده یا دارو و درمان آن

اختلال افسردگی ناشی از مواد یا مواد مخدر یک اختلال خلقی است که به دلیل مصرف یا ترک مواد یا مواد مخدر رخ می دهد. البته شروع این مشکلات دور از ذهن نیست زیرا بسیاری از کسانی که از افسردگی رنج می برند به مواد، الکل یا مواد مخدر معتاد می شوند. این افراد برای فرار از بد خلقی خود به مواد مخدر و مواد متوسل می شوند. می توان از زاویه دیگری به این پرسش نگاه کرد. مصرف مواد مخدر می تواند علائم افسردگی و اضطراب را در معتادان ایجاد کند. در این مقاله قصد دارم شما را با نوعی اختلال خلقی و افسردگی ناشی از مواد یا داروها آشنا کنم و درمان آنها را توضیح دهم.

اختلال افسردگی ناشی از مواد یا دارو چیست؟

اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو یکی از اختلالات خلقی است که علائم آن گیجی، ناامیدی و افسردگی ناشی از مصرف یا ترک دارو یا مواد است. روانشناسان بر این باورند که فرد تنها در صورتی از این اختلال رنج می برد که علائم افسردگی در نتیجه مصرف یا کناره گیری رخ داده باشد. پس اگر علائم افسردگی به دلیل دیگری در فرد مشاهده شود، نمی توانیم آن را این اختلال خلقی بدانیم. این اختلال به دلیل مشکلات عاطفی، شکست های زندگی و مشکلات اجتماعی شکل نمی گیرد، بلکه در اثر مصرف مواد یا مواد مخدر ایجاد می شود. اختلال افسردگی ناشی از مواد یا دارو نه تنها در مصرف کنندگان مواد مخدر یافت می شود، بلکه افرادی که با داروهای خاصی درمان می شوند نیز می توانند از این مشکل خلقی رنج ببرند. افراد مبتلا به این اختلال از فعالیت ها و سرگرمی های روزانه خود لذت نمی برند و احساس بی انگیزگی می کنند.

علائم اختلال افسردگی ناشی از یک ماده یا دارو

  • احساس دائمی غم، ناامیدی، پوچی و بی ارزشی
  • کاهش انرژی و خستگی مفرط
  • شما سریع رنج می برید و زود عصبانی می شوید
  • عزت نفس پایین و عزت نفس
  • افزایش یا کاهش قابل توجه وزن
  • کم خوری یا پرخوری
  • کاهش میل جنسی
  • خواب آلودگی بیش از حد یا کم خوابی
  • افکار مرگ یا خودکشی
  • کاهش تمرکز و دقت
  • من کارها را انجام نمی دهم
  • شما از فعالیت های مورد علاقه لذت نمی برید

دلایل

استفاده مواد مخدر این یکی از دلایل اصلی شکل گیری این نوع افسردگی است. مسمومیت با داروهای مختلف از جمله کوکائین، آمفتامین و الکل نقش مهمی در بروز این بیماری دارد. محققان معتقدند مصرف این نوع مواد باعث می شود اختلال در عملکرد بیولوژیکی و پیام رسان های شیمیایی در مغز بودن؛ و این عاملی در شکل گیری اختلال خلقی است. بر اساس آمارهای موجود، حدود 40 درصد از الکلی ها از افسردگی رنج می برند. به طور کلی، افرادی که در این اختلال نقش دارند، دو وضعیت دارند:

آ. آنها تحت تأثیر داروها یا داروها از این اختلال رنج می برند.

ب به دلیل قطع مصرف یا ترک، علائم افسردگی در آنها ظاهر یا تشدید می شود.

اختلالات سوء مصرف مواد نیز در زنان شایع است

موادی که باعث اختلالات خلقی ناشی از مواد می شوند

تاکنون تأثیر 4 گروه از مواد در ایجاد افسردگی مشخص شده است. البته مصرف این مواد در هر فردی باعث افسردگی نمی شود و ممکن است برخی افراد دچار مشکل نشوند. این مواد شامل موارد زیر است.

1. مواد مخدر یا مواد مخدر غیرقانونی

انواع مختلف مواد مخدر و روانگردان یا داروهای غیرقانونی می توانند این مشکل را ایجاد کنند، از جمله:

  • نوشیدنی های الکلی
  • مواد توهم زا مانند LSD، قارچ psilocybin و MDMA
  • آمفتامین و مت آمفتامین
  • مواد افیونی مانند هروئین و کوکائین
  • فن سیکلیدین
  • ماری جوانا
  • کافئین و تنباکو

باور این موضوع برای بسیاری از مردم سخت است، اما شواهد علمی نشان می دهد که مصرف بیش از حد برخی از نوشیدنی های کافئین دار باعث افسردگی در افراد می شود.

2. داروهای قانونی و درمانی

همانطور که گفتم، برخی از داروهایی که برای درمان بیماری ها تجویز می شوند، می توانند فرد را افسرده کنند. در واقع اختلالات خلقی می تواند یکی از عوارض مصرف این نوع داروها باشد. این مشکل به ویژه زمانی رخ می دهد که فرد چندین دارو مصرف می کند و این داروها با هم واکنش نشان می دهند. مانند:

  • داروهای قلبی و تنظیم فشار خون
  • مسکن ها و مسکن ها
  • داروهای شیمی درمانی
  • استروئیدها
  • داروهای ضد اضطراب
  • تثبیت کننده های خلق و خو
  • داروهای ضد روان پریشی
  • داروهای ضد رتروویروسی (Afavirenz)
  • مشتقات رتینوئیک اسید (ایزوترتینوئین)
  • داروهای ضد تشنج
  • داروهای ضد میگرن (تریپتان)

4. سموم و مواد شیمیایی

قرار گرفتن در معرض برخی سموم و مواد شیمیایی نیز می تواند باعث اختلالات خلقی شود. این به ویژه برای کسانی که با مواد شیمیایی خطرناک کار می کنند صادق است. همچنین افرادی که در محیط های صنعتی و آلوده زندگی می کنند مستعد این مشکل هستند. چیزهایی مانند:

  • سموم و آفت کش های کشاورزی
  • گازوئیل و فرآورده های نفتی
  • چسب ها
  • رنگ ها
  • تینر رنگ

4. فلزات سنگین

ممکن است تعجب کنید، بله، قرار گرفتن در معرض برخی فلزات سنگین نیز خطر ابتلا به این بیماری را افزایش می دهد. بعضی از آنها … هستند:

  • من رهبری می کنم
  • سیاره تیر
  • آرسنیک
  • کروم
  • کادمیوم
  • آرسنیک

علائم و معیارهای DSM 5 برای اختلال افسردگی ناشی از مواد یا دارو

آ: اختلالات خلقی و رفتاری در تصویر بالینی درمانگر مشهود است. و علامت اصلی آن خلق افسرده، کاهش علاقه یا لذت به فعالیت است. این کاهش لذت ممکن است در همه یا برخی موارد صادق باشد.

ب: معاینه پزشکی، آزمایشات، شرح حال و گزارش ها هر دو مورد زیر را نشان می دهد.

  1. علائم ذکر شده در معیار A در حین استفاده، پس از یا توقف مصرف ماده یا دارو رخ داده است.
  2. یک ماده یا دارو می تواند معیار A را در فرد ایجاد کند.

درجه سانتی گراد: اختلال خلقی یک فرد را نمی توان با یک اختلال افسردگی مستقل توضیح داد. پس اگر علائم افسردگی ناشی از مصرف مواد یا مواد مخدر نباشد، نمی توانیم او را مبتلا به این اختلال بدانیم. در موارد زیر مشکل فرد ناشی از اختلال افسردگی فردی است.

  1. علائم باید قبل از شروع استفاده از ماده یا دارو وجود داشته باشد.
  2. علائم برای مدت نسبتا طولانی (حدود 1 ماه) پس از قطع ناگهانی مصرف ماده یا دارو وجود دارد.
  3. علائم تا حدود 1 ماه پس از مسمومیت حاد با یک ماده یا دارو ادامه می یابد.
  4. هر علامتی که بتواند وجود یک اختلال افسردگی را بدون تأثیر مستقیم یک ماده یا دارو توجیه کند.

د: اختلال خلقی مددجو نباید فقط در طول یک دوره هذیان رخ دهد.

E: اختلالات رفتاری و خلقی می تواند باعث ایجاد اختلال در عرصه های مختلف زندگی (شخصی، اجتماعی، شغلی) و پریشانی و پریشانی در فرد شود. این وضعیت باید از نظر بالینی قابل توجه باشد.

مشخص کننده ها بر اساس مبدا:

  • شروع در هنگام مسمومیت: در صورت رعایت معیارهای لازم برای مسمومیت با ماده مورد نظر و بروز علائم در هنگام مصرف.
  • شروع در هنگام پرهیز و پرهیز: اگر معیارهای ترک مواد رعایت شود، علائم در طول یا مدت کوتاهی پس از پرهیز ظاهر می شود.

تشخیص اختلال افسردگی ناشی از داروها یا مواد

روانشناسان و روانپزشکان برای تشخیص دقیق این نوع افسردگی باید یک معاینه جامع انجام دهند. اولین چیزی که اتفاق می افتد آزمایش ادرار و خون و- سپس بررسی می کنند که آیا علائم اختلال خلقی در اثر مصرف یا ترک داروها و مواد ایجاد شده است یا به دلیل مشکلات زندگی یا سایر عوامل مؤثر در فرد ظاهر شده است. برای بررسی این مصاحبه بالینی، بررسی گزارش اعضای خانواده یا دوستانو سبک زندگی فرد را بررسی کنید پرداخت می کنند در صورتی که بر اساس موارد فوق، معیارهای لازم در فردی وجود داشته باشد، به اختلال افسردگی ناشی از دارو یا مواد مبتلا می شود.

کلید طلایی برای تشخیص افسردگی ناشی از مصرف مواد مخدر این است که آیا علائم افسردگی قبل از مصرف دارو مشاهده شده است یا خیر. اگر علائم قبلاً در فرد وجود داشته باشد، احتمالاً یک اختلال افسردگی منفرد دارد.

درمان افسردگی ناشی از مواد یا دارو

حذف یک ماده یا داروی موثر در شروع افسردگیراه حل اصلی درمان است. اگر مشکلات خلقی ناشی از مصرف داروهای تجویز شده برای بیماری دیگری باشد. در این صورت روانپزشک باید داروی دیگری را جایگزین کند که چنین عوارضی نداشته باشد. عدم قرار گرفتن در معرض محیط های خاص (محیط آلوده به سموم، عدم قرار گرفتن در معرض فلزات سنگین) نیز باید در نظر گرفته شود.

درمان سوء مصرف مواد مخدر

اگر افسردگی ناشی از اعتیاد به مواد مخدر یا داروهای غیرقانونی باشد، ابتدا باید آن اعتیاد را درمان کرد. تا زمانی که مشتری استفاده از این ماده را متوقف نکند، نمی توانیم انتظار بهبودی داشته باشیم. این درمان سوء استفاده باید به صورت علمی انجام شود زیر نظر روانشناس و روانپزشک انجام شود تا احتمال بازگشت به مصرف مواد مخدر تا حد زیادی کاهش یابد.

دارودرمانی

تجویز برخی از داروهای ضد اضطراب و ضد افسردگی توسط روانپزشک علائم افسردگی را کاهش می دهد. روانپزشکان در تجویز داروها باید مراقب باشند، زیرا عوارض جانبی برخی داروها می تواند بیماری را بدتر کند. در نظر داشته باشید که تجویز و روش مصرف دارو توسط روانپزشک تعیین می شود. بنابراین از مصرف خودسرانه، تغییر دوز و قطع مصرف آن بدون رضایت و نظر روانپزشک خودداری کنید. مصرف این داروها می تواند حدود 6 ماه یا بیشتر طول بکشد.

روان درمانی

اگر پس از قطع مصرف یک ماده یا دارو، علائم اختلال خلقی ادامه یابد، می توانید از روان درمانی کمک بگیرید. روان درمانی مثبت و درمان شناختی- رفتاری راه حل های مناسبی برای درمان افسردگی ناشی از مواد یا داروها هستند. همچنین با کمک گروه درمانی می توانیم مصرف کنندگان مواد مخدر را بازتوانی کنیم.

درمان خانگی

موارد خاصی می تواند به پیشگیری، بهبود و درمان این بیماری کمک کند. اجتناب از سیگار و مواد مخدر، ورزش، تغذیه سالم، داشتن روابط بین فردی خوب با خانواده و دوستان، تمرین مدیتیشن و یوگا می تواند راه حل های بسیار مفیدی باشد.

زوج درمانی چیست؟

مقاله چه قدر برای شما مفید بود؟


در خانه ” عمومی ” زوج درمانی چیست؟


یکی از انواع روان درمانی اچگوه درمانی که در آن یک درمانگر با تجربه بالینی در کار با زوج ها به افراد درگیر در یک رابطه عاشقانه کمک می کند تا بینش بهتری نسبت به رابطه خود به دست آورند، تعارضات رابطه را حل کنند و رابطه عاشقانه خود را بهبود بخشند. اگرچه عملکرد و اثربخشی آن ممکن است بسته به جهت گیری نظری درمانگر متفاوت باشد، این نوع مشاوره شامل عناصر مشترک زیر است:

  • تمرکز بر یک مشکل خاص (مانند مشکلات جنسی، اعتیاد به اینترنت، صمیمیت، حسادت)
  • مشارکت فعال درمانگر در درمان رابطه، نه هر فرد به صورت جداگانه.
  • مداخلات مبتنی بر تصمیم و تغییر محور از ابتدای درمان
  • اهداف درمانی روشنی را تعیین کنید

اهداف زوج درمانی چیست؟

از مزایا زوج درمانی می توان اشاره کرد که اکثر افراد گزارش می دهند که پس از درمان احساس ارتباط بهتری با شریک زندگی خود می کنند و در رابطه عاشقانه خود امنیت و شادمانی بیشتری دارند. این افراد در رابطه خود احساس راحتی و امنیت بیشتری می کنند و در زندگی قاطعانه و ماجراجویانه عمل می کنند. کاهش پریشانی و افزایش رضایت از رابطه یکی از مزایایی است که اکثر مراجعین به آن اشاره می کنند. به همین دلیل مشاوره برای رابطه عاشقانه با اهداف زیر انجام می شود:

  • این به شما کمک می کند خود و همسرتان را بهتر درک کنید. این می تواند به هر دوی شما کمک کند تا احساسات، امیدها، ترس ها، اولویت ها، ارزش ها و باورهای خود را بیان کنید.
  • یک درمانگر می تواند به شما و همسرتان کمک کند تا مسائلی را که منجر به درگیری مکرر، بی اعتمادی و احساس جدایی می شود شناسایی کرده و روی آنها کار کنید.
  • درمان به شما و شریک زندگیتان کمک می کند تا بهتر ارتباط برقرار کنید. بتوانید خود را بیان کنید و آنچه را که نیاز دارید بدون حمله یا سرزنش شریک زندگی خود بخواهید.
  • در طول درمان، می توانید تعارضات را حل کنید و روی یافتن راه حل برای مشکلات تمرکز کنید.
  • زوج درمانی برای تقویت دوستی، محبت، ارتباط و صمیمیت بین شما و همسرتان انجام می شود.
  • پایان دادن به رفتارهای ناکارآمد یکی دیگر از اهداف مشاوره ازدواج است. یک درمانگر می تواند رفتار ناکارآمد را شناسایی کرده و به اصلاح آن کمک کند.
  • مشاوره ازدواج یک روش درمانی طولانی مدت نیست. در عوض، این یک درمان کوتاه‌مدت است که هدف آن تجهیز شما و شریک زندگیتان به مهارت‌هایی است که به شما کمک می‌کند تا از تعارض‌هایی که در این مسیر به وجود می‌آیند پیشگیری و مدیریت کنید.
  • در نهایت، هدف این نوع روان درمانی بهبود کیفیت کلی رابطه است تا شما و همسرتان در کنار هم شادتر باشید.

چرا باید به زوج درمانگر مراجعه کرد؟

اگر بارها و بارها مشکل مشابه را حل می کنید بی فایده است، وقت آن است که به یک درمانگر مراجعه کنید. اگر احساس می کنید نمی توانید تصمیم بگیرید که آیا رابطه را ادامه دهید یا خیر، نیازهای شما برآورده نمی شود و رابطه سالمی ندارید، یک زوج درمانگر می تواند کمک کند. ولی زوج درمانی همیشه در مورد مشکلات رابطه نیست. یکی از زمینه های مهم مشاوره قبل از ازدواج است که به افراد کمک می کند تا یکدیگر را بهتر بشناسند و از زوج درمانی برای بهبود روابط خود استفاده کنند. حتی زوج هایی که در یک رابطه سالم هستند نیز می توانند برای بهبود رابطه و کسب رضایت و شادی بیشتر به زوج درمانی روی آورند. تمایل به داشتن بهترین رابطه می تواند دلیل کافی برای مراجعه به یک درمانگر باشد. بنابراین، به طور کلی، علائم زیر نشان می دهد که شما به مشاوره آنلاین یا حضوری ازدواج نیاز دارید:

  • ارتباط ضعیف با همسرتان
  • احساس بی حوصلگی یا بی حسی در رابطه
  • شما باید یاد بگیرید که مهارت های بحث و گفتگوی سالم داشته باشید
  • جنگیدن در یک نبرد بارها و بارها بدون رسیدن به یک راه حل
  • تمایل به بهبود روابط
  • احساس دوری از همسر
  • شما آنچه را که نیاز دارید از همسرتان دریافت نمی کنید (مثلا عشق، رضایت جنسی و غیره)
  • برای تطبیق با یک تغییر عمده زندگی (تغییر شغل، مهاجرت و غیره) به مشاوره نیاز دارید.
  • بزرگ شدن کودکان و مقابله با سندرم آشیانه خالی
  • خیانت
  • طلاق در راه است یا به آن فکر می کنم
  • شما می خواهید قبل از ازدواج یک پایه محکم بسازید و نیاز به مشاوره قبل از ازدواج دارید
  • احساس می کنید بیش از حد به یکدیگر وابسته هستید
  • داشتن گذشته صدمه می زند که هر بار در رابطه دوباره ظاهر می شود

ما قطعا توصیه می کنیم تست مثلث عشق شرکت کنید وضعیت اتصال خود را بدانید.


روش ها و روش های زوج درمانی

اگر زودتر برای مشاوره قبل از ازدواج یا شما به زوج درمانی نرفته اید، احتمالاً نمی دانید چه گزینه هایی برای بهبود رابطه شما وجود دارد. واقعیت این است که نمی توان یک نسخه ثابت برای همه زوج ها تدوین کرد و با همه آنها یکسان رفتار کرد. هر زوج بسته به نوع مشکل و رابطه و نیازهای خاص خود به روش درمانی خاصی نیاز دارند. بنابراین در مورد تکنیک های زوج درمانی گزینه های زیادی وجود دارد. برخی از انواع آن عبارتند از:

گوش دادن انعکاسی

این روش برای زوج هایی که می خواهند روی مهارت های ارتباطی خود کار کنند می تواند مفید باشد. در یک محیط امن و سالم، هر فرد به نوبت به عنوان یک شنونده فعال عمل می کند و به همسر خود فرصت می دهد تا آزادانه صحبت کند. این روش می تواند ارتباطات را تا حد زیادی بهبود بخشد. یکی از تکنیک هایی که در این روش آموزش داده می شود این است که از زوجین بخواهید به جای «تو» از ضمیر «من» استفاده کنند تا گفتگوی سازنده تری داشته باشند.

گوش دادن انعکاسی مهارتی است که باید تمرین شود، زیرا اکثر ما به طور طبیعی مجهز نیستیم. بسیاری از زوج‌ها به جای اینکه بخواهند نیازها و خواسته‌هایشان را به درستی بیان کنند و بفهمند طرف مقابلشان چه می‌گوید، بر پیروزی در بحث تمرکز می‌کنند. در مشاوره زوجین، زوج می‌آموزد که نحوه تبادل محتوا بسیار مهمتر از خود محتوا است.

درمان هیجان محور (EFT)

تکنیک موثر زوج درمانی این می تواند به شناسایی الگوهای مخرب در رابطه کمک کند که در دلبستگی و پیوند سالم بین زوج ها اختلال ایجاد می کند. با تمرکز بر این الگوها و رفتارهایی که باعث از هم گسیختگی رابطه می شوند، زوجین می توانند شروع به بهبودی و پیوند مثبت تری کنند.

روایت درمانی

یک تکنیک درمانی بسیار خاص در مشاوره آنلاین و حضوری ازدواج، درخواست از زوجین است تا مشکلات خود را به صورت روایی بیان کنند. سپس این زوج تشویق می شوند تا داستان های خود را بازنویسی کنند. هدف روایت درمانی این است که به زوج ها کمک کند بفهمند که یک داستان به تنهایی نمی تواند به طور کامل تجربه را از همه جهات به تصویر بکشد. روایت درمانی معمولاً زمانی مفید است که هر دو طرف احساس کنند که طرف مقابل در شکستن رابطه مقصر است. درمانگر به زوجین کمک می کند مشکلات را از زوایای مختلف ببینند و به جای سرزنش، بر حل مشکل تمرکز کنند.

درمان راه حل محور

درمان راه حل محور برای زوج هایی مناسب است که مشکل خاصی دارند و می خواهند در رابطه خود روی آن کار کنند. این رویکرد در دستیابی به اهداف کوتاه مدت موثر است و به زوجین کمک می کند تا به جای نشستن و بحث بیهوده برای یک مشکل خاص راه حلی پیدا کنند.

ایماگوتراپیIRT)

این به زوج ها کمک می کند تا تجربیات دوران کودکی را که در بزرگسالی بر روابط آنها تأثیر گذاشته است، شناسایی کنند. برای مثال، تصویر درمانی می تواند به شما در کشف علل خیانت یا اضطراب رابطه کمک کند. با کاوش عمیق ترومای دوران کودکی، زوج ها می توانند درک و همدلی بیشتری نسبت به یکدیگر به دست آورند.

آیا زوج درمانی می تواند رابطه ما را نجات دهد؟

خبر خوب این است که طبق آمار ارائه شده توسط انجمن روانشناسی آمریکامشاوره قبل از ازدواج و بعد از ازدواج تقریباً 75 درصد مؤثر است. نتایج نشان می دهد که در صورت انتخاب تکنیک و روش صحیح، تعهد زوجین به درمان و اجرای کامل تکنیک های آموزش داده شده به زوجین در فواصل درمانی، می توان امیدوار بود که زوجین از مزایای زوج درمانی حداکثر تا تا حد زیادی رابطه بهبود خواهد یافت. این آمار نشان می دهد که مشاوره ازدواج برای زوجین تفاوت فرهنگی نیز موثر بوده است.

آیا زوج درمانی برای زوج های مهاجر مفید است؟

در عصر امروز به دلیل گسترش ارتباطات و افزایش مهاجرت، ایجاد خانواده و ازدواج نیز تحت تاثیر قرار گرفته و شاهد افزایش ازدواج های بین فرهنگی هستیم. این مشکل به ویژه در مورد زوج های مهاجر مشهود است. زوج‌های مهاجری که مشکلات زناشویی دارند، ممکن است به دنبال مشاوره نباشند، زیرا برخی نگران هستند که درمانگران ممکن است دانش کافی از دین و فرهنگ خود نداشته باشند، یا برخی ممکن است نگران کلیشه‌های مرتبط با فرهنگ خود باشند.

از سوی دیگر برخی از زوج ها به دلیل مهاجرت یکی از طرفین از هم جدا شده اند و این جدایی اجباری بر اعتماد، تعهد و علاقه آنها تأثیر منفی گذاشته است. فرسایش اعتماد، تعهد و اشتیاق همراه با اضطراب و ترس از اینکه رابطه دوام نیاورد، ترکیبی سمی است که می تواند یک رابطه را از بین ببرد.

مشاوره آنلاین ازدواج راهکاری است که به این دسته از زوج ها توصیه می شود. مزایای زوج درمانی در این روش بسیار زیاد است، از جمله: امکان صحبت با یک مشاور با فرهنگ ایرانی، امکان برقراری ارتباط در هر نقطه از کره زمین، درک بهتر فرهنگی، زبانی و اجتماعی، هزینه کمتر نسبت به مشاوره حضوری. و خدمات خارجی و مزایای بسیار.دیگر

اگر در شرف ازدواج هستید و از انتخاب خود مطمئن نیستید یا متاهل هستید و بنا به دلایلی احساس می کنید که رابطه شما درست نیست، وقت آن است که با ما تماس بگیرید. مشاوره آنلاین سیمیاروم با سالها تجربه در ارائه خدمات زوج درمانی می تواند به افزایش درک، احترام، محبت و صمیمیت بین شما و همسرتان کمک کند و رضایت شما را از زندگی افزایش دهد.

هر کجای دنیا که باشید، می توانید مشاوره آنلاین برای زوجین از سیمیاروم استفاده کنید. کارشناسان ما با شناسایی مشکل اصلی شما را در انتخاب مناسب ترین مشاور راهنمایی می کنند.

منبع

منبع

منبع

نویسنده: ساعده بریانیان

افشای تجربیات آزار و اذیت سایبری – روانشناسی در دانشگاه ناتینگهام ترنت

توسط لوسی بتز

موضوع هفته مبارزه با قلدری امسال، تماس با ما است. Reach Out پس از مشورت اتحاد ضد قلدری با جوانان و معلمانی انتخاب شد که موضوعی را برای توانمندسازی افراد در هنگام تجربه قلدری پیشنهاد کردند. این موضوع مهم همچنین تکمیل کننده تحقیقات اخیر اعضای گروه تحقیقاتی قلدری و رفتار پرخاشگرانه است که تمایل جوانان به افشای تجربیات آزار و اذیت سایبری را بررسی کرده است.

پژوهش ما تمایل نوجوانان 11 تا 15 ساله را برای افشای آزار و اذیت سایبری بررسی کرد. ما متوجه شدیم که 88٪ از تقریباً 600 نوجوانی که با آنها کار کردیم، گفتند که آزار و اذیت سایبری را افشا می کنند. وقتی به این موضوع نگاه کردیم که چه کسی احتمال بیشتری برای افشای مزاحمت سایبری دارد، متوجه شدیم که زنان جوان و کسانی که سطوح پایین‌تری از آزار و اذیت سایبری را تجربه کرده‌اند، بیشتر گزارش می‌دهند که اگر مزاحمت سایبری را تجربه کرده‌اند، به کسی می‌گویند.

ما همچنین از نوجوانان خواستیم که اگر فاش کنند که آزار و اذیت سایبری را تجربه کرده‌اند، چه کسانی به نظرشان مفید خواهد بود، گزارش دهند. ما متوجه شدیم که تفاوت‌هایی در این که چه کسی از نظر سنی مفید است، وجود دارد. آنهایی که کوچکتر بودند فکر می کردند والدینشان و پلیس کمک کننده خواهند بود، در حالی که آنهایی که بزرگتر بودند فکر می کردند که دوستانشان مفید خواهند بود. زنان جوان همچنین گزارش دادند که دوستانشان مفید خواهند بود. تفاوت مشاهده شده در اینجا ممکن است نشان دهنده اهمیت فزاینده همسالان در دوران نوجوانی باشد.

اگرچه اعداد کلی برای آن دسته از نوجوانانی که گفته‌اند آزار و اذیت سایبری را افشا می‌کنند بالا بود، مهم است که دلایلی را در نظر بگیریم که چرا آنها ممکن است انتخاب کنند. نه برای ارتباط و افشای تجربیات آزار و اذیت سایبری. در مطالعه خود، به نوجوانان این فرصت را دادیم که دلایل خود را برای عدم افشای آزار و اذیت اینترنتی بیان کنند. بیشترین دلیل ذکر شده برای افشا نکردن این است که نوجوانان احساس می کنند می توانند به تنهایی از پس آزار و اذیت سایبری برآیند (42%). با این حال، دلایل دیگر شامل خجالت (14٪)، نگرانی از قضاوت دیگران (11٪)، ترس از اینکه افشای وضعیت را بدتر می کند (11٪)، و اعتقاد به اینکه دیگران کمک نمی کنند (10٪) بود.

به طور خلاصه، ما متوجه شدیم که اکثریت نوجوانان می‌گویند که تجربیات آزار و اذیت سایبری را افشا می‌کنند. با این حال، باید دید که اگر نوجوانان با آزار و اذیت سایبری مواجه شوند، این تصور به جزوه هایی از سوی نوجوانان تبدیل می شود یا خیر. از یک طرف، اگرچه بسیاری در نمونه ما گزارش کردند که می‌توانند با آزار و اذیت سایبری کنار بیایند، البته، این هنوز هم باعث می‌شود تعداد زیادی از آنها این کار را انجام ندهند – که سکوت می‌کنند و از ترس یا خجالت به دنبال حمایت نمی‌روند. به همین دلیل مهم است که در نظر بگیریم که چگونه می‌توانیم در صورت مورد آزار و اذیت سایبری، ارتباط را برای افراد آسان‌تر کنیم و چرا تحقیقاتی مانند این و کار اتحاد ضد قلدری بسیار ضروری است.


برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد نتایج این مطالعات در (دانلود مقاله رایگان است)

  • Betts، LR، Spencer، KA، & Baguley، T. (2022). تشریح افشای قربانی شدن سایبری در نوجوانان بریتانیا: نقش سن، جنسیت، مشارکت در آزار و اذیت سایبری و زمان صرف آنلاین. مجله روانشناسی ژنتیک، 183، 40-53. لینک مقاله: https://www.tandfonline.com/doi/full/10.1080/00221325.2021.2001413

اعتبار تصویر