
توسط امی هیگینبوهام
در مقاله امروز، ما خوشحالیم که میتوانیم تجربیات و بینشهای امی هیگینبوهام را از سال آخر پروژه تحقیقاتی روانشناسی به اشتراک بگذاریم. پروژه سال آخر یک تعهد مهم است که بر پایه تمام مهارت ها و دانشی است که دانش آموزان در طول دوره روانشناسی خود ایجاد می کنند. و همانطور که خواهید دید، روایت جذاب امی نشان میدهد که این پروژه نه تنها فرصتی برای به کارگیری مهارتهای شماست، بلکه فرصتی است برای کشف سؤالات تفکر برانگیز، یادگیری و کشف پاسخهایی که میتوانند درک ما را از سؤالات مهم تغییر دهند.
چگونه شروع شد
نام من امی است و دانشجوی سال آخر روانشناسی قانونی در NTU هستم. من در شرف ارائه پروژه تحقیقاتی سال آخر خود در مورد تجربیات دانش آموزان پسر غیر مشروب و دیدگاه های رفتار ضد اجتماعی در اقتصاد شبانه هستم. این یک روند استرس زا و جالب بود که روی من تأثیر گذاشت. بر اساس علاقه شخصی من به پرهیز از الکل، برخی می گویند که من به راحتی با دانش آموزان پسری مواجه می شوم که مشروب هم نمی نوشند، اما به این راحتی هم نبود. من که خودم یک دانشجوی کالج غیر مشروب هستم و تجربیات هوشیاری جالبی داشتم، همیشه در مورد تجربیات هوشیاری مردان و اینکه آیا آنها با تجربیات خودم متفاوت خواهند بود، کنجکاو بودم. مطمئناً این یک گام خارج از منطقه راحتی من بود، تلاش برای جذب شرکت کنندگان از یک جمعیت نسبتاً خاص، و تجربه استخدام و مصاحبه من با آن چیزی که انتظار داشتم دور بود. هم یافتههای تحقیق و هم خود فرآیند میتوانند چشمگشا باشند، بنابراین تصمیم گرفتم دانش و تجربه انجام پروژه تحقیقاتی خود را به اشتراک بگذارم تا بینشی برای کسانی که در سالهای آینده پروژههای خود را انجام خواهند داد، ارائه دهم. و همچنین برای نشان دادن اینکه چگونه تحقیق می تواند ادراک شما را تغییر دهد.

مردان
من در ابتدا مردد بودم که زنی باشم که تحقیقات کیفی با مردان انجام دهد. من می دانستم که برای به دست آوردن داده های غنی و دقیق، لازم است فراتر از تعامل سطحی برویم. انتظار داشتم که دانشآموزان پسر تمایلی به مشارکت نداشته باشند و اگر بتوانم دانشآموزان را به شرکت جلب کنم، مصاحبهها را یک کار طاقت فرسا میدانستند. در ابتدا فقط یک دانشجوی مرد غیر مشروب را می شناختم و در مورد پتانسیل خود برای یافتن دیگران بسیار مشکوک بودم، زیرا به نظر می رسید هیچ باشگاه یا «انجمن» آشکاری برای هوشیاری مردانه در محوطه دانشگاه وجود نداشت. با این حال، هنگامی که شروع به صحبت کردم و مبارزاتم را برای اولین شرکت کننده توضیح دادم، وقتی او شبکه ای از افراد غیر مشروب را فاش کرد، کاملاً شگفت زده شدم. پس از تماس با این گروه، من شوکه شدم زیرا جذب من با اشتیاق و اشتیاق برای شرکت در تحقیقاتم مواجه شد. واضح بود که پرهیز موضوعی بود که آنها هم علاقه شدیدی به آن داشتند، نه فقط من. این به تحقیقات من معنای بیشتری بخشید، زیرا می دانستم که اکنون بستری را برای چنین جمعیت اقلیتی فراهم می کنم تا تجربیات و دیدگاه های شخصی آنها را توضیح دهند.

وقتی قبل از مصاحبه با شرکت کنندگان صحبت می کردم، از آنجا که فرصتی را به آنها داده بودم که دیگران نداشتند، از آنها تشکر می کردم. میتوانم بگویم که مصاحبهها احتمالاً برای من جذابترین مصاحبهها بودند. تک تک شرکتکنندگان تجربیات، مبارزات و دیدگاههای خود را با چنان جزییاتی توضیح دادند که باعث ناباوری من شد. من احساس راحتی میکردم که میدانستم مردان غیر مشروبخواری که با آنها مصاحبه کردم، نظرات و دیدگاههایی مشابه من در مورد اقتصاد شبانه داشتند، تصور میکردم که آنها یک بار دیگر به آن فکر نمیکنند. موضوعاتی مانند آزار و اذیت جنسی، اوج گرفتن و سوء مصرف مواد به طور کامل مورد بحث قرار گرفت و احساسات زیادی را پشت سر گذاشت. متوجه شدم که ننوشیدن الکل برای این مردان چیزی بیش از یک انتخاب بود و دلایل متانت آنها برای آنها بسیار مهم بود. این باعث شد که تعجب کنم که چگونه می توان چنین تغییراتی در زندگی و تجربیات عاطفی مردان را نادیده گرفت.
اسطوره ها
بیایید در مورد احساسات مردانه صحبت کنیم. اعتراف می کنم که قبل از این پروژه تحت تأثیر این فکر بودم که “مردها کتاب های بسته هستند” و “مردها لب بالایی سفت دارند”. تحقیقات ما نشان میدهد که مردان در مقایسه با زنان تمایلی به کمک برای مشکلات سلامت روانی ندارند (وندت و شافر، 2016) و این فرض که مردان باید «قوی» باشند، منجر به بیمیلی مردان برای بیان کلامی احساسات میشود، در عوض برای نشان دادن انعطافپذیری خود از طریق ریسکها. رفتارهایی مانند سوء مصرف الکل (رایس و همکاران، 2018). اما آیا این امکان وجود دارد که ما به مردان فضای لازم برای انجام این گفتگوهای دشوار را ندهیم؟ یا سؤالات درستی از آنها نمی پرسد؟ اکنون آموختهام که با این کلیشهها و افسانهها، تصورات نادرست به وجود میآید.
این کاملا ناراحت کننده است که فکر کنیم این تصورات از پیش تعیین شده در مورد احساسات مردانه هنوز در سال 2023 وجود دارد و جامعه به وضوح مردان را درک نمی کند، به ویژه مردانی که مشروب نمی نوشند. شرکتکنندگان من تجربیاتی از پرسشهای مداوم از مشروبها و حتی دانشآموزان دختری را توصیف کردند که انتظارات خود را به غیر مشروبنوشان نشان میدادند و ادعا میکردند که اگر مشروب ننوشند، «مرد» نیستند. با وجود نگرش هایی از این دست، جای تعجب نیست که نرخ مرگ و میر در مردان 200 درصد بیشتر از زنان در نتیجه عدم دریافت مراقبت از سلامت روان است (میوسن و همکاران، 2020). کم کم دارم متوجه می شوم که ننوشیدن مشروب به دلایل اشتباه با هویت مردان گره خورده است و نگرانم که به نظر می رسد چیزی در حال تغییر نیست. من متوجه شدم که نوشیدنیها به نظر نمیخواهند با مردانی که بیش از سطحی سطحی از مکالمه مشروب مینوشند تعامل داشته باشند تا کاملاً بفهمند که مردان میتوانند گریه کنند و گریه میکنند. مردان دارای ویژگی های مراقبتی مشابه زنان هستند. مردان در مورد اتهامات آزار جنسی پارانوئید هستند. و مردان در صورت فرصت در مورد احساسات خود صحبت می کنند. به نظر میرسد که دانشگاه در حال ایجاد یک فضای مضر مردانه است که حقیقتاً مردان را پوشش میدهد و تنها بر آنچه از مردان «انتظار» میشود تمرکز میکند.

بررسی
تحقیقات من اهمیت گنجاندن جمعیت های اقلیت را در تحقیقات کیفی آینده و اینکه چگونه تجربیات آنها با “هنجارهای” درک شده متفاوت است، به ویژه برای مردانی که مشروب نمی نوشند، برای من روشن کرد. من فکر میکنم مهم است که بدانیم فراهم کردن فضایی بدون قضاوت برای مردان تا درباره تجربیاتشان صحبت کنند، برای تحقیقات آینده برای به چالش کشیدن مردانگی هژمونیک و ایجاد درک عمیقتر از مردان در تحقیقات کیفی بسیار مهم است. این تجربه تنها امید من را عمیقتر کرد که بتوانیم از رفتارهای ریشهدار نوشیدن الکل و انتظارات مردانه، بهویژه در دانشگاهها فاصله بگیریم و آگاهی را نسبت به اثرات مضری که میتوانند داشته باشند، به ویژه بر گروههای اقلیت که اغلب نادیده گرفته میشوند، افزایش دهیم. همچنین امیدوارم بتوانم فکر و اندیشه را در مورد تمایل مردان و مردان برای شرکت در گفتگوی عمیق برانگیزانم. شاید ما نباید در این مورد بحث کنیممردها حرف نمی زنند“اما بپرس”چگونه به مردان گوش دهیم‘؟
پیام های خانه را بگیرید
- هنگام تحقیق در مورد جمعیت اقلیت انتظار غیر منتظره را داشته باشید.
- ما به عنوان یک جامعه مردان را درک نکرده ایم.
- اگر شما به آنها بستری بدون قضاوت برای انجام این کار بدهید، حاضرند حرف خود را باز کنند.
- ما به طرد مردم از هنجارهای اجتماعی هویت برچسب می زنیم و آنها را به خاطر آن قضاوت می کنیم. بیایید با آن متوقف شویم.
منابع
- Meeussen, L., Van Laar, C., & Van Grootel, S. (2020). چگونگی ترویج مشارکت مردان در نقشها و مشاغل اجتماعی سنتی زنانه: بینشهایی از تحقیقات در مورد هنجارهای جنسیتی و مردانگی متزلزل. بررسی امور اجتماعی و سیاست، 14(1)، 297-328.
- رایس، اس ام، پرسل، آر، و مک گوری، پی دی (2018). سلامت روان مردان نوجوان و جوان: تبدیل شکست های سیستمیک به الگوهای پیشگیرانه مشارکت مجله سلامت نوجوانان، 62(3)، S9-S17.
- Wendt, D., & Shafer, K. (2016). جنسیت و نگرش در مورد کمک جویی سلامت روان: نتایج از داده های ملی بهداشت و مددکاری اجتماعی، 41(1)، e20–e28.
اعتبار تصویر:
- تصویر سربرگ: عکس توسط Kampus Production در pexels.com
- Three Men Drinking: Photo by Mart Production از pexels.com
- مرد وارونه روی میز: عکس خوزه پنا در Unsplash
- مردان در حال نوشیدن و خنده در یک بار: عکس جان آرانو در Unsplash