منو سایت

  • خانه
  • وبلاگ
  • راهنمای آموزش مربیگری: سوالات و استراتژی های برتر

راهنمای آموزش مربیگری: سوالات و استراتژی های برتر

 تاریخ انتشار :
/
  وبلاگ
راهنمای آموزش مربیگری: سوالات و استراتژی های برتر

کوچینگ آموزشی در آموزش چیست؟

مربیان فرصت ارزشمندی برای کمک به معلمان برای بهبود شیوه های آموزشی خود دارند. با تقویت رشد مداوم مرتبط با کار، مربیگری می‌تواند به «کل» آموزش و یادگیری به روش‌هایی توجه کند که روندهای فعلی در آموزش را برجسته کند و به معلمان کمک کند تا در حرفه خود بهتر شوند» (ایزنبرگ و همکاران، 2017، ص 12).

و اینجاست که یادگیری آموزشی بسیار موثر است.

جیم نایت (2007) مربیگری آموزشی را در کتاب خود رایج کرد مربیگری آموزشی: رویکرد مشارکتی برای بهبود آموزشو یکی از با ارزش ترین منابع در این زمینه هیجان انگیز باقی می ماند.

به گفته نایت (2007)، مربیگری آموزشی روشی مؤثر برای کمک به معلمان در آموزش دانش آموزان است. او آن را به عنوان مشارکت بین یک مربی و یک مربی با هدف بهبود شیوه های تدریس و نتایج یادگیری دانش آموزان تعریف می کند. رویکرد او بر توسعه حرفه ای و حمایت از معلمان متمرکز است و مربی به عنوان یک همکار، راهنما و مربی خدمت می کند.

بر اساس تحقیقات قبلی خود، او معتقد است که نظریه زیربنای رویکرد یک متخصص یادگیری میزان موفقیت آنها را پیش بینی می کند. و این که “کار کردن یک به یک، گوش دادن، نشان دادن همدلی، درگیر شدن در گفتگو و برقراری ارتباط صادقانه همه بخشی از پیشرفت حرفه ای موفق هستند” (نایت، 2007، ص 8).

در نتیجه، مشارکت در قلب نحوه کار مربیان آموزشی (ICs) با معلمان است.

IC و معلم برابر هستند و باید تمام تلاش خود را برای احترام به این برابری انجام دهند. در انجام این کار، نایت (2007) رویکرد مربیگری آموزشی را حول هفت اصل زیر ایجاد می کند:

  • برابری
    یک مشارکت مستحکم و قابل اعتماد، رابطه بین افراد برابر است. مربی و معلم افکار و عقاید یکدیگر را ارزشمند و ضروری می شناسند و به تجربه و دانش یکدیگر اعتبار می بخشند.
  • انتخاب
    هیچ یک از طرفین برای دیگری تصمیم نمی گیرند. “آنها انتخاب ها و تصمیمات خود را به طور مشترک انجام می دهند” (نایت، 2007، ص 24). در فرآیند یادگیری به معلمان گزینه هایی داده می شود، مانند تصمیم گیری در مورد استراتژی های یادگیری و سرعت کار.
  • صدا
    معلمان باید بتوانند دیدگاه ها، نگرانی ها و بینش های خود را در طول فرآیند یادگیری آشکارا بیان کنند. “ICs باید مکالمه ای را تشویق کند که نظرات مختلف را صدا کند” (نایت، 2007، ص 25). مزیت داشتن بیش از یک دیدگاه است.
  • گفتگو
    شرکا در یک مکالمه مربیگری شرکت می کنند تا به دیگری اجازه دهند نظرات خود را بیان کنند. این بستگی به ارتباط باز و صادقانه بین مربی و معلم دارد که هر دو طرف فعالانه گوش می دهند و به دنبال درک طرف مقابل هستند. در عمل، IC باید بیشتر گوش کند تا صحبت کند.
  • انعکاس
    برای ایجاد یک مشارکت یادگیری که در آن شرکا با هم برابر باشند، آزادانه صحبت کنند و بتوانند انتخاب‌های معناداری داشته باشند، معلمان همکار تشویق می‌شوند تا قبل از پذیرش ایده‌ها را در نظر بگیرند. چنین شیوه های انعکاسی به آنها کمک می کند تا روش های تدریس خود را تجزیه و تحلیل کنند و تصمیمات آگاهانه ای در مورد چگونگی بهبود بگیرند.
  • پراکسیس
    شراکت زمانی موفقیت آمیز است که افراد را قادر می سازد تا تجربیات معناداری بیشتری داشته باشند. «معنا زمانی اتفاق می‌افتد که مردم درباره ایده‌ها تأمل کنند و سپس آن ایده‌ها را عملی کنند» (نایت، 2007، ص 25). IC ها و معلمان بر نحوه استفاده از این ایده ها در کلاس درس تمرکز می کنند.
  • عمل متقابل
    چنین مشارکت هایی معمولاً برای IC و معلم موفقیت آمیز است. آنها باید انتظار داشته باشند که از یکدیگر بیاموزند، زیرا هر کدام تجربیات و بینش های منحصر به فردی را به ارمغان می آورد.

اهداف مربیگری آموزشی

هدف کوچینگ آموزشی ارائه پشتیبانی شخصی و بدون ارزشیابی برای توانمندسازی معلمان، توسعه مهارت های آنها، بهبود شیوه های آموزشی و در نهایت بهبود پیشرفت دانش آموزان است (ایزنبرگ و همکاران، 2017؛ ردی و همکاران، 2019).

با تمرکز بر همکاری، اعتماد و رشد حرفه ای، مربیگری آموزشی این پتانسیل را دارد که یک نیروی دگرگون کننده در آموزش باشد.

“هدف اولیه مربیگری آموزشی این است که معلمان را قادر سازد تا شیوه های آموزشی اثبات شده علمی را که مستقیماً به مسائل داغ معلمان می پردازد را اجرا کنند” (نایت، 2007، ص 17).

به گفته نایت (2007)، چندین هدف فرعی دیگر در ارتباط با مربیگری آموزشی وجود دارد:

  • آی سی در کنار معلمان همکارش یاد می گیرد.
  • پیوندهای عاطفی بین IC و معلمان ایجاد می شود.
  • این فرآیند به معلمان کمک می کند تا به طور موثر استراتژی های مبتنی بر شواهد را اجرا کنند.
  • کوچینگ پشتیبانی مداوم و عملی را برای توسعه حرفه ای معلمان فراهم می کند.

چارچوب آموزشی: 3 مدل و چرخه

چارچوب آموزشی

چارچوب کوچینگ آموزشی از چندین مدل و چرخه برای ایجاد مشارکت یادگیری بین مربی و معلم استفاده می کند، از جمله موارد زیر.

چهار قاب بزرگ

چارچوب یا مدل چهار بزرگ توسط IC برای «دستور دادن روش‌های مختلف آموزشی اثبات‌شده علمی برای به اشتراک گذاشتن با معلمان» استفاده می‌شود (نایت، 2007، ص 81).

هنگام شناسایی و در نظر گرفتن جایی که مربیگری آموزشی باید شروع شود، توجه به سؤالات زیر مفید است (نایت، 2007).

  • رفتار – اخلاق: آیا مدیریت کلاس تحت کنترل است؟

وقتی کلاس به جای رفتار نادرست بر یادگیری متمرکز است، IC می تواند توجه خود را به سایر موضوعات مرتبط با یادگیری دانش آموزان معطوف کند.

  • فهرست: آیا معلم محتوای آموزشی آنها را درک می کند؟ آیا آنها برنامه ای دارند؟ و آیا آنها می توانند تشخیص دهند که کدام اطلاعات مهمتر است؟

هنگامی که کلاس به خوبی مدیریت شد، معلم باید آگاهی و درک عمیقی از محتوایی که تدریس می کند ایجاد کند.

  • دستورالعمل: آیا معلم از شیوه های آموزشی استفاده می کند که اطمینان حاصل کند که همه دانش آموزان مطالب را یاد می گیرند؟

اگر کلاس تحت کنترل باشد و معلم درک عمیقی از موضوع داشته باشد، نکته بعدی این است که آیا معلم می تواند موضوع را به دانش آموزان خود آموزش دهد یا خیر.

  • ارزیابی تکوینی: آیا معلم و دانش آموزان می دانند که آیا دانش آموزان در حال یادگیری مطالب هستند؟

در نهایت، دانستن اینکه آیا دانش آموزان در حال یادگیری و جذب مطالب هستند حیاتی است. اندازه گیری و ارزیابی به آنها اطلاع می دهد که آیا رویکردهای موجود و جدید کار می کنند یا خیر.

پنج تاکتیک برای تبدیل تحقیق به عمل

مدل مربیگری زیر برای ICهایی که تحقیق را قبل از به اشتراک گذاشتن با معلمان به عمل تبدیل می کنند مفید است (نایت، 2007).

1. شفاف سازی

IC باید با خواندن مطالب، یادداشت برداری و ترکیب آنچه که پیدا می کند شروع کند. دانش عمیق برای انتقال تئوری و عمل به روشی که معلم بفهمد و از آن سود ببرد ضروری است.

2. سنتز کنید

پس از مطالعه گسترده، IC ها باید دانش خود را برای شناسایی و خلاصه کردن آنچه برای مربی تمرین کننده و در نهایت برای دانش آموزانشان مهم است ترکیب کنند.

3. آن را خرد کنید

تئوری ها، مهارت ها و مواد آموزشی می تواند پیچیده باشد. شکستن مطالب آموزشی به تکه های قابل مدیریت می تواند از احساس غرق شدن معلم جلوگیری کند.

4. آن را از دید معلمان و دانش آموزان ببینید

معلمان مشکلات واقعی و عملی دارند. آنها چگونه مطالب را به دانش آموزانی که دارند در محیطی که به آنها داده می شود آموزش می دهند؟ IC می تواند اضطراب آنها را با بحث واقع بینانه که یک مداخله کلاسی ممکن است به نظر برسد کاهش دهد.

5. ساده کنید

در حالی که مدارهای مجتمع باید محتوا را دلپذیر کنند، اما نباید آن را غرق کنند. معلمان باهوش و مصمم هستند تا بهترین تلاش خود را برای دانش آموزان انجام دهند.

مراحل تغییر الگو و چرخه

مدل فرانظری_مراحل تغییر

گاهی اوقات معلمان تصور می کنند که تغییر یک رویداد یکباره است. محققان شش مرحله را در فرآیند تغییر شخصی شناسایی کرده اند (Prochaska & Velicer, 1997).

  1. پیش تفکر
    فرد نیاز به تغییر را نادیده می گیرد. آنها اغلب تضعیف می شوند و نمی خواهند در مورد مشکل صحبت کنند یا فکر کنند.
  2. تفکر
    آنها شروع به بررسی این می کنند که چرا ممکن است نیاز به تغییر داشته باشند. آنها می توانند برای مدت طولانی در تفکر بمانند و کاملاً آماده حرکت نباشند.
  3. آماده سازی
    هنگامی که تصمیمی برای تغییر گرفته می شود، آنها باید برنامه ریزی کنند. برای مثال، شخصی که می‌خواهد تناسب اندام پیدا کند، ممکن است با پیدا کردن باشگاه‌هایی که برای پیوستن به آن‌ها یا مکان یک باشگاه ورزشی محلی است، شروع کند.
  4. عمل
    در مرحله عمل، فرد شروع به ایجاد تغییری می کند که برای آن آماده شده است. این مرحله علیرغم نامش، شامل تفکر، احساسات، آگاهی و تغییر در خودپنداره نیز می شود.
  5. حمایت کردن
    شاید مهم‌ترین مرحله تغییر، نگهداری، مستلزم آن است که فرد مبارزه شخصی و مداوم خود را برای حفظ تغییر، مانند پایبندی به یک رژیم تناسب اندام جدید یا رژیم غذایی سالم، تجربه کند.
  6. خاتمه دادن
    این مرحله از تغییر تنها زمانی اتفاق می افتد که فرد دیگر با تحولی که ایجاد کرده است مبارزه نکند.